عبور از برجام با منطق امام (ره) / دکتر محمد حسین محترم
۱- رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان انتخابات – چهارشنبه گذشته – : «این حرکتی که جوانهای عزیز سپاه پاسداران ما در دریا کردند(دستگیری افسران آمریکایی) کار بسیار درستی کردند. کسانی که مسئولین سیاست هستند، در همه عرصههای جهانی همینجور عمل کنند؛ مراقب تجاوز دشمن باشند و با قدرت جلویش را بگیرند…. آمریکای دوران ریگان و آمریکای دوران بوش با آمریکای امروز هیچ فرقی ندارند». ۲- مرحوم علی اکبر پرورش از قول رهبرمعظم انقلاب نقل میکند که حضرت آقا در دوران ریاست جمهوریشان فرمودند: اواخر جنگ (زمانی که بحث پذیرش قطعنامه مطرح بود) اطلاع قطعی دادند که ناوگان دریایی آمریکا در حال حرکت به سمت خلیج فارس است. سران سه قوه و چند تا از فرماندهان نظامی برای کسب تکلیف خدمت امام (ره) رسیدیم. امام تا خبر را شنیدند، بلافاصله فرمودند «این ناوگان دریایی را رصد کنید همین که نزدیک شد دو تا موشک به آن شلیک کنید». یکی از سران در جلسه گفت: این ناو آمریکا است و مسئله خیلی حساس است. امام دوباره تاکید کردند؛ «دو تا موشک پشت سرهم شلیک کنید» خلاصه هرکی هر چی در آن جلسه گفت، امام (ره) در جواب آنها تاکید میکردند « دو تا موشک شلیک کنید». اما وقتی امام دیدند که اعضای جلسه برای شلیک موشک مجاب نشدند. فرمودند؛« نظر من همان است ولی به هر نتیجهای که رسیدید من هم قبول دارم». رهبر معظم انقلاب بعد فرمودند: موقعی که داشتیم از محضر امام خارج میشدیم، امام گفتند که آقای خامنهای شما بمانید، من برگشتم. امام به من فرمودند: «من نظرم همان شلیک دو موشک است.این را بدانید که هر وقت بخواهید با آمریکا و انگلیس مسامحه کنید، فشارشان را بیشتر میکنند. بهترین کار با آمریکا این است که با شجاعت و شهامت با آن برخورد کنید. شما بعد از من یادتان باشد که با آمریکا نباید مسامحه کرد. باید با آن برخورد محکم کرد و نترسید که هیچ غلطی نمیتواند بکند.» ۳- یکی از کاپیتانهای کشورمان که در زمان جنگ فرمانده یکی از کشتیهای غول پیکر حملکننده سلاحهای خریداری شده برای کشورمان بود، تعریف میکرد: در یکی از موارد بارگیری سلاح در یکی از کشورها متوجه شدم به جای سلاح آهن زنگ زده بار کشتی کردند، وقتی که مخالفت کردم مرا تهدید کردند اما با مقاومت و ایستادگی ما مجبور شدند آهنهای زنگ زده را تخلیه و سلاح بار کنند. وی در ادامه گفت: زمانی که در آبهای بینالمللی به سوی ایران در حرکت بودیم زیردریایی آمریکا جلو کشتی از آب سردرآورد و آمریکاییها با هشدارهای جدی و تهدیدآمیز قصد توقیف کشتی ما را داشتند. اما در یک لحظه تصمیم گرفتم و دستور دادم با تمام قدرت و سرعت به سوی زیردریایی آمریکایی پیش برویم. وی با لحنی غرورآمیز ادامه داد: همین که آمریکاییها عزم و شجاعت ما را دیدند، زیردریایی آنها در آب فرو رفت و از نزدیک شدن به کشتی ما که پر از سلاح بود اما هیچ سلاح تدافعی برای مقابله با آنها را نداشت، خودداری کرد و دور شد. ۴- شهید همت در زمان جنگ در یک سخنرانی میگوید: «هر سُستی ما موجب میشود بعضی ساده اندیشها بگویند برویم با رژیم صدام آشتی کنیم. مثل آنچه در ماجرای گرفتن لانه جاسوسی آمریکا، بر سرمان آمد؛ در مذاکرات الجزایر، آمریکاییها بر سر هیئت ما شیره مالیدند، گروگانهایشان را صحیح و سالم از ما تحویل گرفتند و از آن ۱۲ میلیارد دلار دارایی بلوکه شده ایران در بانکهای آمریکا، حتّی یک سِنت هم به ما تحویل ندادند». شهید همت بعد از رزمندگان سوال میکند« شما راضی هستید بر سر میز چنین مذاکرهای بنشینیم؟» شهید همت بعد خودش جواب سوالش را میدهد: « پشت میز مذاکره، به ما چه میدهند؟ هیچی! اگر پشت میز مذاکره بنشینیم، چنان کلاهی بر سرمان میگذارند که داغ ننگ آن، تا ابد بر پیشانی نسلهای آینده ما هم باقی میماند. پس باید بایستیم و مقاومت کنیم.» ۵- ایستادگی و مقاومت قدرت و منطق امام و خط امام است. منطق امام چیست ؟ امام میفرمایند :« ما در جنگ مظلومیتمان را ثابت کردیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختیم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو قدرت شرق و غرب را شکستیم». اکنون نیز ما با منطق حضرت امام و با مقاومتمان باید اعتماد جامعه به اصطلاح جهانی را جلب کنیم نه با مذاکراتمان. ما باید با مقاومتمان دوستان و دشمنانمان را بشناسیم. ما باید با مقاومتمان به این نتیجه برسیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما باید با مقاومتمان ابهت قدرت استکبار را بشکنیم. ۶- آقای فریدمن تحلیلگر یکی از اندیشکدههای آمریکایی میگوید :«امروز مشکل ما این است که ایرانیها نشان دادند که نه تنها بدون آمریکا میشود پیشرفت کرد بلکه خطرناکتر از آن ثابت کردند در مبارزه با آمریکا میشود با مقاومت پیشرفت کرد. ایران فقط مقاومت نکرد، پیروز هم شد. فقط پیروز نشد، پیشرفت هم کرد. فقط پیشرفت نکرد، تکثیر هم شد.» لذا دشمن بیشتر از اینکه نگران غنیسازی اورانیوم باشد، نگران مقاومت ماست. هرچند برخیها به مدد پشتیبانی رسانهای غربی صهیونیستی بخواهند مقاومت جوانان ملت ایران را به « تندروی» القاء کنند. اما اگر به قول شهید همت در مقاومت ما سستی ایجاد شود کار به جایی میرسد که میگویند درس عاشورا مذاکره با دشمن است نه مقاومت و جهاد و شهادت. به قول حضرت امام رحمه الله «هر وقت دیدید که به شما لبخند زدند بفهمید که میخواهند شما را بچاپند. هوشیار باشید هروقت آنها به شما لبخند زدند شما سختتر بگیرید.» باید مراقب باشیم از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم. هرجا که اعتماد کردیم ضربه خوردیم .هرجا گفتیم تنشزدایی نه تنها تنش کم نشد بلکه بیشتر شد. چالشها و تنشهای کنونی ایجاد شده در منطقه از تروریستهای تکفیری تا قطع رابطه عربستان را ببینید! سابقه سیاست تنش زدایی و مذاکرات ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی و نتایج آن نیز موید این سخن است، از قرارداد الجزایر اول انقلاب در دولت بازرگان و آزادی گروگانهای لانه جاسوسی تا آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و حسن نیت ریگان در قضیه مک فارلین تا محور شرارت خواندن ایران در زمان خاتمی و تا تروریست خواندن ملت ایران در زمان اوباما. اصلاً تنش زدایی با آمریکا با سیاست و منطق جمهوری اسلامی نمیخواند. مشکل و چالش ایران و آمریکا یک چالش اساسی و راهبردی است و با چند تاکتیک مذاکراتی قابل حل شدن نیست. چالش، چالش دشمنی نظام استکباری آمریکا با اصل نظام و اعتقادات مردم ماست نه با چند اقدام سیاسی یا اقتصادی. اینکه حضرت آقا تاکید میکنند نمیتوان به آنها اعتماد کرد، یک تحلیل و منطق قوی پشت این فرمایش است. به قول قدیمیها جواب کلوخ، سنگ است و به قول امروزیها جواب موشک، موشک است. مولا علی (ع) میفرمایند با آدم متکبر و مستکبر باید مثل خودش برخورد کرد. یکی از منطقها و تحلیلها که رهبری میگویند اینها اهل خدعه هستند و دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی باید مواظب خدعه آنها باشند، همین است که اگر اینها میخواهند حق ملت ایران را به رسمیت بشناسند چرا تحریمها را به بهانه قدرت دفاعی و موشکی و حقوق بشر و تروریسم دوباره اعمال میکنند. با عرض معذرت خر همان خر است فقط پالانش عوض شده! اگر اینها در برداشتن تحریمها صادقند چرا توطئه نفتی کردند ؟ آیا توطئه برای سقوط قیمت نفت تشدید تحریمها نیست؟ آیا تصویب قانون منع صدور ویزا علیه ایرانیان و کسانی که به ایران سفر میکنند و یا در پنج سال گذشته سفر کردهاند، تحریم جدید نیست؟ آیا با وجود چنین قانونی دروازههای اقتصادی برای کشور گشوده میشود تا سفرههای مردم بهبود یابد؟ قطعاً نه، بهبود شرایط اقتصادی آن گونه که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه رئیس جمهور تاکید کردند نیاز به برنامهریزی و تحقق اقتصاد مقاومتی دارد. ۷- در آستانه یک حرکت عظیم تاریخی در جهت تقویت ثبات سیاسی کشور هستیم. انتخابات هم یک فرصت و هم یک تهدید است و اگر عاقلانه و مسئولانه عمل کنیم انتخابات یک فرصت برای کشور خواهد بود. مجلسی باید تشکیل شود که به قول رهبر معظم انقلاب «بتواند در قضیه هستهای و دیگر مسائل مقابل دشمنان بایستد و شجاعانه حرفها و مواضع ملت را بیان کند نه حرفهای دشمن را تکرار کند». وظیفه ما در شرایط خطیر کنونی حضور گسترده و حداکثری در انتخابات و انتخاب نمایندگانی شجاع و استوار و مقاوم در خط نورانی امامت و ولایت است تا دولت به پشتوانه چنین نمایندگانی در سیاست خارجی و در عرصههای جهانی همانند فرزندان ملت در نیروی دریایی سپاه عمل کند و مراقب تجاوز دشمن باشد و با قدرت جلویش را بگیرد. با چنین انتخابی شاهد برنامهریزی برای بهبود وضعیت اقتصادی و پیشرفت هرچه بیشتر کشور در ابعاد داخلی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و افزایش عزت و اقتدار ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برآمده از رای مردم و خون فرزندان عزیز آنها، در ابعاد خارجی و منطقهای و بینالمللی خواهیم بود.
***************************************
روزنامه قدس **
نشست جده و جریان سازی های سعودی
کنفرانس وزیران خارجه کشورهای اسلامی برای بررسی ماجرای حمله به سفارت عربستان در تهران در حالی تشکیل شد که بیشتر کشورهای اسلامی با سطح پایین تری در این کنفرانس شرکت کردند.
این کنفرانس فوق العاده به درخواست رژیم سعودی در جده تشکیل شد و دستور کار آن بررسی ماجرای حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد بود.
پیش از این نیز عربستان از شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب برای تشکیل نشست وزیران خارجه کشورهای عضو این دو نهاد منطقه ای درخواست کرده بود که وزیران خارجه کشورهای عربی با صدور بیانیه های جداگانه ای، حمله به سفارت عربستان را محکوم کردند.
از موارد عجیب در نشست وزیران خارجه کشورهای عرب که در قاهره تشکیل شد، این بود که عراق به عنوان کشور دوست و همسایه ایران رأی به محکومیت جمهوری اسلامی داد و تنها لبنان بود که با این بیانیه مخالفت کرد.
در نشست جده، عباس عراقچی، معاون حقوقی و بین الملل وزارت خارجه ایران حضور داشت که شرکت هیأت ایرانی در این کنفرانس که با هدف جریان سازی سیاسی و رسانه ای علیه کشورمان تشکیل شد، جای نگرانی و تعجب دارد. عربستان سعودی پس از حادثه سفارت خود در تهران، روابط خود را با جمهوری اسلامی قطع کرد و یک سلسله جریان سازی های سیاسی شدیدی را علیه ایران آغاز کرد. هدف عربستان تشکیل یک جبهه عربی اسلامی علیه جمهوری اسلامی ایران است، زیرا عربستان به دلیل نقش تخریبی خود در سوریه، لبنان، یمن و عراق بشدت دچار انزوای سیاسی شده است.
هر سه نهاد منطقه ای، یعنی شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری های اسلامی که بیانیه هایی در محکومیت حمله به سفارت عربستان در تهران صادر کردند، تحت تأثیر این رژیم قرار دارند. عربستان به عنوان بزرگترین کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس و تأمین کننده مالی اتحادیه عرب نقشی فرادستی در هدایت سیاست های این دو نهاد عربی ایفا می کند.
دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی در جده ودبیرکل آن «ایاد المدنی»، اهل عربستان است و طبیعی است که این سازمان مواضعی همسو با رژیم صهیونیستی اتخاذ خواهد کرد.
این نشست ها در حالی صورت می گیرد که ملت فلسطین بیش از سه ماه است انتفاضه جدیدی را علیه رژیم صهیونیستی سازماندهی کرده و تاکنون بیش از ۱۶۰ شهید تقدیم کرده، اما هیچ یک از این نهادها کوچکترین واکنشی از خود نشان ندادند. شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری های اسلامی نه تنها در برابر تجاوزهای رژیم صهیونیستی و کشتار وحشیانه جوانان فلسطینی توسط ارتش اسراییل سکوت اختیار کردهاند، بلکه برخی کشورهای عرب به صورتی پنهانی رابطه خود را با رژیم اسراییل مستحکم تر کردند.
همچنین عربستان تلاش کرد تا کشورهای اسلامی را علیه ایران سازماندهی کند اما برخی کشورهای اسلامی مانند پاکستان، اندونزی، مالزی، الجزایر، ترکیه و مصر بی طرفی خود را در مناقشههای تهران و ریاض اعلام کردند.
عربستان در طول پنج سال اخیربه دلیل ایفای نقش تخریبی در سوریه، یمن، عراق و لبنان دچار بحران هویتی شد و به منفور ترین رژیم های منطقه پس از رژیم صهیونیستی تبدیل شد. بنابراین رژیم سعودی برای برون رفت از بحران فعلی و انزوای سیاسی با استفاده از همه ظرفیت های سیاسی، مالی و رسانه ای خود درصدد انزوای ایران برآمده، اما به طور قطع با شکست مواجه خواهد شد. اجرایی شدن طرح برجام به انزوای بیشتر رژیم سعودی انجامید، بنابراین، سعودیها با تشکیل کنفرانس فوق العاده وزیران خارجه کشورهای اسلامی تلاش می کند تا ایران را به عنوان دشمن جهان اسلام و جهان عرب قلمداد کند. از این رو، تشکیل چنین کنفرانس هایی هیچ گاه نخواهد توانست عربستان را از انزوا خارج سازد، زیرا ملت های مسلمان بخوبی به همسویی سیاست های این رژیم با صهیونیستها و نقش تخریبی وهابی ها در سازماندهی گروهک های تروریستی آگاهی دارند.
موافقت ایران برای دیدار با مقام های سعودی در پاکستان
فارس: «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان اعلام کرد: ایران موافقت کرده است با مسؤولان عربستان سعودی در پاکستان دیدار کند.
نوازشریف تصریح کرد: مقام های هر دو طرف به ویگفتهاند که هیچ گونه دشمنی بین آنها نیست ولی سعودیها از ایران نگرانیهایی دارند و من این نگرانیهای طرف سعودی را به طرف ایرانی ابلاغ کردهام و همچنین در سفرم به تهران به نگرانیهای ایرانیها گوش دادم و این نگرانیها را به طرف سعودی خواهم رساند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
زنجیره توطئه تجزیه
بسمالله الرحمن الرحیم
نوری مالکی، رئیس ائتلاف دولت قانون و نخستوزیر سابق عراق نسبت به آشکار شدن «نشانههای تقسیم عراق» هشدار داد و خاطرنشان ساخت این امر پس از شکست توطئه سرنگونی دولت بغداد و سوءاستفاده دشمن از سلاح طایفهگرائی درحال تبدیل شدن به یک تهدید جدی است. وی ضمن تجزیه و تحلیل تحولات پرشتاب عراق طی سالهای اخیر یادآور شد که ملت عراق از تمامی عقبههای سخت و سرنوشت ساز اخیر، با آگاهی، وحدت و رشادت عبور کرده و اگر این ۳ عنصر در کنار یکدیگر نمیبودند، امروز از بغداد چیزی باقی نمانده بود. تاکید مالکی که از بسیاری مسائل پشت پرده است و به بسیاری از جزئیات که شاید هرگز در مقیاس عمومی بازگو نشود، دسترسی دارد، از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که سطوح مختلف مخاطرات و احتمالات مطرح را انعکاس میدهد و در عین حال، نظر تمامی دلسوزان و مرتبطین با روند تحولات جاری منطقه را نسبت به عواقب عدم توجه به مسائل ملموس و محسوس، جلب مینماید.
طرح تجزیه کشورهای عرب و مسلمان، از دهههای گذشته وجود داشته ولی مسئله جدید اینست که امروزه فرصتی طلائی برای دشمنان اسلام به وجود آمده که زمینههای اجرای طرحهای شیطانی را در میدان عمل ایجاد کنند و راه را برای تجزیه کشورهای اسلامی از جمله عراق و سوریه هموار نمایند. این توطئه زنجیرهای تجزیه برای امنیت ملی همسایگان هم اثرات سوئی را تحمیل میکند و لاجرم برای خنثی کردن این اقدامات دشمن، لازم است ملتها و دولتهای عراق و سوریه مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند.
اکنون مقامات غربی و بویژه آمریکائی به وضوح از تجزیه عراق و سوریه، هر یک به سه کشور کوچک سخن میگویند و حتی شرط کمک رسانی به منطقه را پذیرش طرح تجزیه این کشورها معرفی میکنند. اخیراً کنگره آمریکا با طرح اعطای یک وام ۷۰۰ میلیارد دلاری به عراق موافقت کرد لکن شرط اعطای آنرا پذیرش تقسیم عراق به سه بخش کردی، شیعی و سنی اعلام نمود. البته بخش کردی این طرح اکنون سالهاست که با سرعت پیگیری میشود و عملاً کردستان عراق، حساب خود را از حساب دولت مرکزی بغداد جدا کرده است. در این زمینه ترکیه بیشترین و جدیترین نقش میدانی را ایفا میکند و عملاً تمامی تلاشهای خود را در مقوله تجزیه کردستان عراق متمرکز کرده است. حتی ماجرای لشکرکشی ارتش ترکیه و تجاوز نظامی تا عمق ۱۲۰ کیلومتری خاک عراق نیز با تکیه برهمین امر صورت گرفت و دولت «احمد داود اوغلو» با رایزنی اقلیم کردستان عراق وارد عمل شد و علیرغم اصرار و تاکید رسمی دولت مرکزی بغداد برای خروج فوری نظامیان متجاوز ترکیه از خاک عراق، ادعا کرد که به درخواست اقلیم کردستان عراق وارد خاک این اقلیم شده و اقدامش کاملاً قانونی و موجه است!
روشن است که حتی براساس معیارهای حاکم بر «خودمختاری» هم، اقلیم کردستان مجاز به اتخاذ تصمیمات مستقل از دولت مرکزی بغداد در قلمرو مسائل خارجی بویژه امنیت و مسائل مرزی و تعامل سیاسی – نظامی با همسایگان خارجی نیست و تمامی آن موارد در چارچوب امنیت ملی کشور در حیطه تصمیمگیری و اقدام دولت مرکزی عراق میگنجد.
تقریباً مشابه همین رفتار ترکیه را در مورد عملکرد آمریکا و سایر نیروهای ائتلاف باصطلاح ضدتروریستی در عراق شاهدیم که با همکاری پیشمرگههای کرد عراقی و بدون کوچکترین اطلاع، موافقت و همکاری دولت مرکزی در صفحات شمال عراق وارد عمل شدهاند و حتی از طریق زمینی و هوائی برای آنها اسلحه، مهمات، جنگ افزارهای فوق مدرن و نیروی نظامی ارسال میکنند. با آنکه دولت مرکزی عراق در چند مورد مانع فرود هواپیماهای ائتلاف در اقلیم کردستان شد، ولی هنوز هم از سایر کریدورهای هوائی که دور از دسترس دولت مرکزی عراق است، به ایجاد پل هوائی و ارسال تجهیزات نظامی، مهمات و نیازهای لجستیکی در شمال عراق پرداخته و مشغولند. این مسئله حتی با شکایت دولت عراق به مجامع بینالمللی و پیگیری مسئله از طرق متداول حقوقی در سطح بینالمللی نیز حل و فصل نشد چرا که مرجع رسیدگی به شکایات بغداد، تحت نفوذ همان کشورهائی هستند که سرنخ توطئهها را در اختیار دارند و با پی بردن به نقاط ضعف و قوت دولت بغداد، به پیشبرد اهداف خود نزدیکتر میشوند.
همانگونه که مهار داعش و بعثیهای شرور جز با سازماندهی و استقامت ارتش، پلیس و بویژه نیروهای مردمی عراق میسر نبود، همانطور که مهار طایفهگری و تهدیدات مرتبط بجز با هشیاری، اقدام جدی و هشیارانه و سرعت عمل امکان پذیر نبود، عقیم گذاشتن طرح تجزیه عراق هم بجز توسل جدی و موثر به نیروهای داخلی و قطع امید از بیگانگان میسر نخواهد بود. البته دشمنان با مشاهده رشادت مردم عراق شکست خوردند ولی قدرتهای شیطانی به راحتی شکست خود را نمیپذیرند بلکه تلاش میکنند ناکامیهای خود را از طریقی دیگر جبران نمایند و یا بر آن سرپوش بگذارند. طرح تجزیه عراق، حلقه میانی از این زنجیره توطئههای دشمن است و برای ناکام ساختن دشمنان، لازم است هر سه عنصر وحدت، آگاهی و رشادت همچنان در میدان عمل، تاثیرگذار باشد.
***************************************
روزنامه خراسان**
چرا بهنگام؟ چرا عالی؟/سید علی علوی
پرده اول
پاسدار جوان: آنها را مجبور کردیم فارسی صحبت کنند …
رهبری: فارسی صحبت کردند؟! …
«کار شما بسیار عالی، جالب و بهنگام بود و در واقع باید این حادثه را کار خدا دانست که آمریکاییها را به آبهای ما کشاند تا با اقدام بهنگام شما، آنگونه با دستهایی که بر سر گذاشته بودند، بازداشت شوند.»
این بخشی از گفت وگوی رد و بدل شده رهبر انقلاب و پاسداران جوان سپاهی بود که تفنگداران متجاوز آمریکایی را بازداشت کرده بودند. گویی قدردانی ۳ روز قبل از پاسداران جوان ایشان را را راضی نکرده بود. رهبری در این جلسه در جمعی صمیمی با این پاسداران جوان دیدار کردند، با تک تک آنها دست دادند. تفقدشان کردند و کار آنها را «بهنگام و عالی و جالب» خواندند.
پرده دوم
طی ۱۲ سال مناقشه هستهای و به خصوص در طول ۲۴ ماه مذاکرات هستهای ،رهبر انقلاب نکات بسیاری مطرح کردهاند اما شاید یکی از راهبردیترین مسائلی که ایشان در مقاطع مختلف به آن توجه کردهاند ،مخالفت با رفتار غیرمتعارف با پرونده هستهای ایران نه از سوی طرفهای مقابل بوده است. مواردی همچون: مخالفت با بازرسیهای غیرمتعارف ،پرس و جو از دانشمندان ایرانی و بازرسی از مراکز نظامی. جایی که فرمودند:«بنده با بازرسیهای غیرمتعارف موافق نیستم پرس و جو از شخصیتها را به هیچ وجه قبول ندارم بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیرم. » خط قرمزهایی که تمامی آنها در برجام به طرف مقابل تحمیل شد.
پرده سوم
مسئولان سیاست خارجی ما با تلاش آمریکا برای ادبیات سازی و تثبیت مواضع سلطه طلبانه خود درباره توافق هستهای روبه رو هستند. این درحالی است که آمریکا خود به این توافق نیاز دارد.
پرده چهارم
برجام نهایی و در مجالس ایران و آمریکا مصوب شده است. رهبری در نامهای ۹ بندی به صورت مشروط برجام را تایید میکنند. اما برخی بندهای نامه در برجام نیست . به عنوان نمونه ،در حالی که در برجام هیچ جمله صریحی برای بسته شدن پرونده PMD نیامده اما رهبری، تبادل اورانیوم غنی شده و آغاز تغییرات در راکتور اراک را به بسته شدن پرونده PMD منوط میکنند.
برخیها احساس بن بست میکنند اما پس از مذاکراتی، آمریکاییها عقب نشینی میکنند و خط قرمزهای رهبری اجرایی میشود.
پرده پنجم
خبرها این است از روز ۲۶دی ماه برجام اجرایی خواهد شد و همه واکنشها مثبت است . اما بامداد ۲۳ دی ناگهان خبر بازداشت ۱۰ تفنگدار آمریکایی در خلیج فارس توسط سپاه، رسانهای میشود. عدهای خوشحال، عدهای نگران و عدهای ناراحت میشوند خیلیها نگران برجام اند…
تفنگداران وارد آبهای سرزمینی شده اند. پاسداران شجاع سپاه، تفنگداران را بازداشت کرده اند، حالا تماسها برقرار میشود.
سپاه از همان ابتدا اعلام میکند که اگر اثبات شود که قایقها به اشتباه وارد شدهاند رفع مسئله طولانی نخواهد شد. حدود ۲۴ساعت زمان میبرد. مسئله بررسی میشود و پس از تماسهای مستقیم که بین وزرای خارجه آمریکا با ایران رخ میدهد، سپاه پس از بررسیهای خود اعلام میکند تفنگداران به اشتباه و سهواً وارد آبهای سرزمینی شدهاند و این تجاوز عمدی نبوده است.
پس از ۲۴ساعت که تهدیدها جواب نداد با خواهش و عذرخواهی آمریکاییها ،تفنگداران در آبهای بینالملل «رها سازی» میشوند.
برجام دارد اجرا میشود و یک احساس غرور خوشایند کشور را دربرمی گیرد اما عکس تفنگداران آمریکایی در حالی که زانو زدهاند و تسلیم شده اند، عکس یک رسانههای دنیاست .
پرده ششم
راز این لبخند نزدن ها، شرط و شروط گذاشتن ها، روی ترش به دشمن نشان دادن ها، چیست؟ به نظر میرسد نخ تسبیح این است که رهبری از این که ملت ایران اقتدارش به هر شکلی خدشه دار شود آزرده میشوند.حالا میخواهد تحمیل یک حرف زور باشد ،می خواهد ندادن یک حق باشد، میخواهد مستثنی شدن ایران باشد، میخواهد یک نطق گستاخانه و خارج از نزاکت باشد. برای رهبر انقلاب اقتدار ملت ایران، عزت ملی و احساس غرور ملی مهم است . چه این که این غرور تاریخ ساز است
پرده آخر
رهبری با تشکر از پاسداران شجاع اکتفا نمیکنند؛ دعوتشان میکنند و پدرانه تک تک شان را تفقد میکنند و کار آنها را، در زمانی که همه نگران آسیبی به برجام بودند، آن را کار خدا دانستند. آن هم درست زمانی که برخی ادبیات سازیهای آمریکا هر ایرانی را آزار میداد.
چقدر عالی و به هنگام بود . خدا کار خودش را کرد و برای کسانی که در راهش جهاد کردهاند گشایش کرد. (وَ الذینَ جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا… )
همه ما ایرانیها به این احساس اقتدار و تثبیت آن نیاز داشتیم و حالا شرایطی که مسئولان سیاسی باید آن را ادامه دهند این است که طبق کلام رهبری بایست در همه عرصهها همین گونه عمل کنند. یعنی مسئولان باید مراقب تجاوز دشمن باشند و ببینند دشمن کجا تجاوز میکند، کجا دارد از خطوط قرمز تجاوز میکند و هوشمندانه و مقتدرانه با قدرت جلویش را بگیرند.
***************************************
روزنامه ایران**
برجام و فرصتهای طلایی برای دانشگاه/دکتر احمد معتمدی
دوران پسا تحریم به عنوان یک فرصت جدید میتواند بخشی از گرههای اقتصادی و زنجیرهای ظالمانهای را که در چند سال گذشته به پای ملت ایران بسته شده بود، باز کند؛ دستاوردی که در کارنامه دولت یازدهم برای همیشه به یادگار خواهد ماند و برای جامعه علمی کشور نیز پیامهای امید بخشی به دنبال خواهد داشت. با اجرایی شدن برجام فصل جدیدی در روابط و تبادلات علمی ایران با نهادها و محافل پژوهشی و دانشگاههای جهان آغاز میشود، موضوعی که سالها همچون تیغی بر گلوی دانشگاهیان خودنمایی می کرد. اما با هدایتهای هوشمندانه رهبر معظم انقلاب و ابتکارات و نوآوری های شجاعانه ریاست محترم جمهوری و اهتمام ویژه تیم هستهای این چالش بین المللی به فرجام رسید و با توجه به فاصله کوتاهی که از این موفقیت بزرگ میگذرد جامعه علمی و دانشگاهی کشور نیز آماده شده تا گامهای محکم و اساسی برای ارتباط و حضور در محافل علمی و فرهنگی بردارد. خوشبختانه پس از رفع تحریمها فضا برای مشارکت بیشتر دانشگاهیان فراهم شده به طوری که انگیزههای بسیاری برای بهبود روابط و ارتقای مبادلات علمی ایجاد شده و طبیعی است که در این مبادلات، اهل علم وارد گفتوگوهایی شوند و فرصتهای جدیدی پیدا کنند. باید پذیرفت یکی از بخش هایی که نیاز جدی به ارتباطات بینالمللی دارد حوزه علم و تحقیقات است. زیرا علم، تحقیقات و فعالیتهای پژوهشی و دانشگاهی مرز نمیشناسند و تصور اینکه یک دانشگاه بدون ارتباطات علمی فعالیت کند غیر قابل باور است. موضوعی که در چند سال اخیر برای دانشگاهها بروز کرد و موجب شد تا این پایگاه های دانش و پژوهش برای دستیابی به فعالیتهای علمی و تحقیقاتی با مشکلات بسیاری مواجه شوند. به عنوان مثال میتوان در این زمینه به مواردی همچون بورسیههای علمی، مراودات بینالمللی و تجهیزات آزمایشگاهی اشاره کرد. متأسفانه سایه تحریمها و فشارهای سیاسی دشمنان باعث شده بود تا دانشگاههای ایران از دسترسی به آخرین دستاوردهای علمی و تکنولوژیهای مدرن محرو م باشند و همین مسأله سبب شد تا بسیاری از تجهیزات دانشگاهی ما بلااستفاده بمانند.
جامعه دانشگاهی کشور با رفع تحریمها به دنبال بازسازی و نوسازی این تجهیزات است. از تابستان امسال نیز بسیاری از هیأتهای علمی و فرهنگی از دانشگاههای مختلف دنیا به ایران آمدند و بیشتر آنها خواهان ارتباط علمی با دانشگاههای کشور بویژه دانشگاههای مادر شدند. معتقدم یکی از شاخصهای مهم در ارزیابیهای جهانی که شاید موجب میشود رتبه دانشگاههای ایران نسبت به دیگر دانشگاها پایین تر ثبت شود بحث ارتباطات بینالمللی در زمینه تبادل استاد و دانشجو است مثلاً شما وقتی وارد یک دانشگاه معتبر دنیا میشوید بیش از ۷۰ درصد از دانشجویان آن دانشگاه، دانشجویان خارجی هستند و بهترین دانشجویان دنیا و از جمله دانشجویان ایرانی در آن دانشگاهها درس میخوانند لذا این امر یک تبادل بینالمللی و شناخته شده است و این شناخته شدن بیشتر دانشگاه، سبب افزایش امتیاز دانشگاه در جدول رتبهبندی جهانی میشود. متأسفانه ما در زمینه فعالیتهای بینالمللی ضعیف هستیم و باید در این خصوص اقدامات جدی تر و اساسی تری انجام دهیم مثلاً هم اکنون در دانشگاه امیر کبیر کمتر از ۱۰۰ دانشجوی خارجی داریم اما تلاش میکنیم این تعداد را در برنامه ششم توسعه به هزار نفر افزایش دهیم. اگر بتوانیم این تعداد دانشجوی خارجی را در دانشگاههای خودمان بپذیریم حتماً رتبه دانشگاه ما افزایش پیدا میکند، زیرا حضور دانشجویان خارجی در هر کشوری و برای هر دانشگاهی، امتیاز محسوب میشود. همچنین هنوز نتوانسته ایم از استادان برجسته ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند برای تدریس در دانشگاههای خودمان استفاده کنیم چرا که برخی از ضوابط و قوانین وضع شده در کشور مانع جذب بیشتر این طیف از استادان ایرانی است اما در برنامههای آینده خودمان، بهره مندی از حداقل ۱۰۰ استاد برجسته ایرانی مقیم خارج یا استادان خارجی را در دستور کار داریم که البته باید زیرساختهای آن فراهم شود. هر چند که میدانیم کار سختی است ولی مقدمات آن انجام شده است. به این اعتبار رفع تحریمها در وهله اول به روان تر شدن به ارتباطات بینالمللی ما می انجامد. فضا هم اکنون برای دانشگاهها باز است و وزارت علوم هم باید در این باره برنامه ریزی جدی داشته باشند چرا که بدون برنامه این رفت و آمدهای علمی فقط به نفع کشورهای اروپایی خواهد بود.
***************************************
روزنامه جام جم **
عقلانیت و انتخابات / دکتر امیر دبیریمهر
عقلانیت در سطح فلسفی به معنای قدرت و توان ذهنی تشخیص صلاح از فساد و درستی از نادرستی و خیر از شر و خوب از بد است. به این ترتیب عقلانیت مدنظر ما در انتخابات یا همان عقلانیت سیاسی به معنای تشخیص کنش موثرتر در تامین منافع ملی است؛ یعنی انتخاباتی عقلانیتر است که برآیند مشارکت عمومی تامین بیشینه منافع ملی باشد. از اینرو نفس مشارکت کمی بیشتر لزوما عقلانی نیست زیرا چهبسا تحتتاثیر پوپولیسم ذهن و روان و آرای مردم به سوی تامین کمینه منافع ملی هدایت شود و این دست انتخابات نسبتی با عقلانیت ندارد.
با چنین تعریفی از عقلانیت انتخابات منحصرا به روز رایگیری تقلیل نمییابد و دستکم در شش سطح با عقلانیت پیوندهای معنایی پیدا میکند که عبارتند از: تشخیص، تصمیمگیری، نقد و ارزیابی، اجتماعی شدن، منافع ملی و وکالت. به دیگر سخن شش مفهوم مذکور به شرح زیر وجه مشترک انتخابات و عقلانیت است.
۱ـ تشخیص و انتخاب: انتخابات تجلی گاه و ظهور عینی مشارکتی شهروندان در تصمیمسازی سیاسی است و در فصل انتخابات و روز رایگیری شهروندان به مغناطیس و مرکز دایره قدرت بیشتر از هر وقت نزدیک میشوند ولی این تقرب لزوما عقلانی نیست اگر در پیوند با فرآیند ذهنی تشخیص و انتخاب نباشد و میتواند منشأ ویرانی و جنگ و فلاکت باشد که طبیعتا نتیجه کنش غیرعقلانی باشد.
۲ـ تصمیمگیری: این مفهوم نسبتی وثیق و دقیق با عقلانیت دارد بهگونهای که نظریه تصمیمگیری در علم سیاست در ذیل نظریههای عقلانی قرار دارد. تصمیمی در سیاست و انتخابات موجه و ارزشمند و رواست که برآمده از تشخیص عقلانی باشد وگرنه به تعبیر جامعه شناسی ما با رفتاری غریزی مواجه هستیم نه کنشی معقول؛ آنچه که در آرای هانا آرنت نیز مورد تاکید قرار گرفته است و تفاوت رفتار غریزی بیارزش و کنش عقلانی ارزشمند تلقی میشود.
۳ـ انتخابات فرصت کم نظیری برای نقد و ارزیابی عملکردها و ارائه کارنامه دستگاهها و نهادها اعم از اجرایی و تقنینی است. در واقع مشارکت شهروندان در گرو نقد و ارزیابی آنها از عملکرد مدیران و حاکمان و خدمتگزاران آنها در نهادهای گوناگون است و این نقد و تشخیص و جدا کردن سره از ناسره بویژه در حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیازمند عقلانیت است. در واقع عقل برندهترین تیغ نقد است.
۴ـ انتخابات مجالی است که هم کنشهای جمعی افزایش مییابد و هم عقل و درک اجتماعی بیشتر محل توجه قرار میگیرد. برگزاری میتینگهای سیاسی و تبلیغاتی فی نفسه جاذبه فراوانی برای شهروندان دارد و نوعی لذت مدنی محسوب میشود. در عین حال سخنهای مکرر از منافع ملی و جمعی و دوراندیشی و آیندهنگری در فصل انتخابات رونق مییابد و در واقع در این فضا عقل نظری و عملی حول سیاست ورزیده و پختهتر میشود. شاید بتوان گفت فرصت دیگری غیر از انتخابات برای ورزش و تقویت قوه عاقله سیاسی برای شهروندان وجود ندارد.
۵ـ منافع ملی در کشورهای توسعهنیافته حلقه مفقوده و گمشده مناسبات و روابط سیاسی است و منافع جمعی، گروهی، حزبی، قومی و فرقهای همواره در طول منافع ملی تعریف و طراحی نمیشود. از اینرو پیگیری منافع ملی در تضاد با منافع فردی تصور و تعریف میشود و توجه به یکی، انکار دیگری و بالعکس است. اما در جوامع توسعه یافته سیستمسازی سیاسی بهگونهای است که این منافع در طول هم است و ساختار بهگونهای طراحی میشود که مطالبه منافع فردی و گروهی و ملی مکمل هم است. این سیستم محصول عقلانیت جمعی و سیستمی در کشورهای توسعهیافته است. این سیستمسازی در انتخابات هم مشاهده میشود و رقابتهای سیاسی هر چند جدی و شدید باشد به نادیده گرفتن و تضییع منافع ملی منجر نمیشود.
۶ـ مفهوم وکالت در سیاست هم از دستاوردهای عقلانیت سیاسی است که در دموکراسی تجلی مییابد و دموکراسی هم از مجرای انتخابات تجلی مییابد.
در واقع با انتخابات امر غیرممکن «مشارکت مستقیم و بلاواسطه عموم مردم در فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری» با مداخله ساز و کار وکالت به امر ممکن تبدیل میشود.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
خدای دریا همان خدای شنهاست/حسین قدیانی
«بهمن» را دوست دارم با تمام آن سرودههای خدایی: «الله الله، الله الله، لا اله الا الله…». باید هم نام آن ابرمرد بتشکن، آن خار چشم شیطان و آن انقلابی سازشناپذیر «روحالله» میبود که انقلاب نکرد الا به نام خدا و برای خدا. خمینی یعنی «خدا بود و دیگر هیچ نبود» و خامنهای هم که در هر حادثهای، در هر حماسهای، دست قدرت الهی را به ما نشان میدهد یعنی «خدا هست و دیگر هیچ نیست». الحمدلله که رهبرانی خداباور، رهبر این انقلاب بوده و هستند. منیت یعنی خود را دیدن اما دعوت ولیفقیه، دعوت به سوی خداست. دعوت انقلاب اسلامی هم دعوت به سوی خداست. سیاستمداران که هیچ بدیشان امیدی نیست مگر از سوی دشمن، عمدتا خاطرات خود را بر محور «من» مینویسند لیکن مردان الهی، جز خدا، نه حرفی دارند و نه خاطرهای. بعضی بر این گمانند که «وحدت وجود» تنها به درد پر کردن صفحات سفید کتب فلسفی یا عرفانی میخورد اما یکی مثل خمینی هم بود که از قضا در وسط کارزار، بهترین تمثال این وحدت خود با خدا – توافق خود با خدا – میشود و ناگهان میگوید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد». وحدت خود با خدا اما ممکن نمیشود الا آنکه عبد صالح، خود را فدا و فنای فیالله ببیند و این چیزی بسیار بالاتر از صرفا حرکت «فیسبیلالله» است که حتی «سبیلالله» هم از آن خداست. این چند خط را نوشتم تا بگویم باید هم خدا هوای این انقلاب را داشته باشد، هوای آبروی انقلاب روحالله را داشته باشد. ۲ سال تمام و ناظر بر دست فرمان غلط تیم دیپلماسی دولت رکود، همه سعی دشمن بر این مهم استوار شده بود که تصویری وارونه یعنی ذلیلانه از انقلاب اسلامی ارائه دهد که عاقبت، مجبور شد دست خود را در برابر شیطان بزرگ، به نشان تسلیم بالا آورد! که عاقبت، پذیرفت کدخدا بودن آمریکا را! خدا… همان خدای «الله الله، الله الله، لا اله الا الله» همان خدای «فتح خرمشهر» و همان خدای «۹ دی» اما این را نخواست برای آبرو و حیثیت انقلاب اسلامی. خدا… همان خدای «صحرای طبس» این بار و در عرض چند دقیقه به دست فرزندان غیور سپاه، زد و همه آن تصاویر را به زبالهدانی انداخت بلکه هم پرزیدنت بیادب و بیهوش آمریکا آدم شود، هم دیگرانی که فکر میکنند با دو تا لقب، اوبامای جلاد تحریم بزک میشود! آری! خدا اگر خداست برایش هیچ کاری ندارد که در عرض چند دقیقه، محصول ۲ سال دست دادن بعضیها با ابلیس را دود کند و به هوا بفرستد تا تنها تصویر واقعی به جا مانده از مصاف انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، همین تسلیم شدن سربازان کدخدا نزد سربازان خداباور سپاه باشد. در برابر خدا، سرباز سوپرمجهز کدخدا هم که باشی، دریا و خشکی ندارد؛ عاقبت از تو همین تصویر تسلیم شدن یعنی همین تصویر ترس و ذلت مخابره میشود. بعضیها البته باز هم میتوانند با بهانه و بیبهانه به جناب آقای کری دست بدهند اما خدای انقلاب اسلامی در عرض چند دقیقه کاری کرد که مصاف جمهوری اسلامی و شیطان بزرگ، حتی نزد رسانههای غربی، هیچ تصویری نداشته باشد، الا زانو زدن سربازان ابلیس در برابر سربازان اسلام. پس اول حامی انقلاب اسلامی، حضرت احدیت است. دشمن میخواست با آتش دیپلماسی، همه آبروی انقلاب و همه برند خمینی را بسوزاند اما این اولینبار نبود که خدا آتش را بر ابراهیم گلستان کرد! خدا هست و به کوری چشم کدخدا و کدخدادوستان همچنان خواهد بود، همچنان «خدا» خواهد بود و همچنان هوای آبروی این انقلاب را خواهد داشت.
************************
هفته نامه ۹ دی
مردم لغو تحریم ها را باور نکردند، «هزینه های سنگین» را احساس کردند؛ جشن برجام را تحریم کردند
جشن دولت، بدون ملت/امیرحسین ثابتی
شاید برای نوشتن درباره روز اجرای برجام کمی دیر باشد اما واقعیت این است که در این روز اساسا اتفاق جدیدی بوقوع نپیوست که نیاز به نوشتن و یا تحلیل داشته باشد، زیرا همانطور که از قبل نیز بارها منتقدان برجام اعلام کرده بودند، به معنای واقعی کلمه زیرساخت تحریم ها سر جای خود باقی مانده است و در مقابل آن چیزی که از بین رفته، زیرساخت تاسیسات هسته ای ایران است.
اما واقعیت مهم تری از روز اجرای برجام وجود دارد و آن این است علیرغم اینکه طی دو سال گذشته و بعد از اعلام خبر توافق ژنو در آذر ۹۲، لوزان در فروردین ۹۴ و وین در تیر ۹۴ بخشهایی از حامیان دولت و طبقات مرفه در نقاط شمالی تهران به بهانه توافق هسته ای و لغو تحریم ها به خیابان آمده و ابراز شادمانی کردند، این بار پس از آنکه حتی بارها اعلام شده بود قرار است در روز اجرای برجام رسما تمام تحریم ها برداشته شود، هیچ واکنش اجتماعی مثبتی در این باره از سوی همان طیف خاص نیز صورت نگرفت و از همین گزاره می توان به خوبی فهمید امروز ادعای لغو همه تحریم ها در دل توده های مردم چقدر باور شده است.
تاکید می کنم که از ابتدا نیز واکنش های متوهمانه اقلیت مرفه ساکن شمال تهران نمادی از خوشحالی توده های مردم نسبت به توافق هسته ای نبود اما نکته مهم اینجاست که این بار حتی این بخش از جامعه نیز نتوانستند روز اجرای برجام را بهانه ای برای یک واکنش اجتماعی مثبت نسبت به توافق هسته ای قلمداد کنند چرا که طی دو سال و نیم اخیر، گذر زمان و افزایش تجربه و ظرفیت فکری مردم، یک آدرس غلط را بیش از همیشه ابطال کرد و آن جمله معروف حسن روحانی بود: «چرخ زندگی مردم زمانی بهتر می چرخد که چرخ سانتریفیوژها کمتر بچرخد.»
همه واقعیت برجام و پسا برجام در همین رویداد مهم اجتماعی نهفته است. چرا که اساس شکل گیری برجام هم در همین مساله ریشه داشت. برجام تابستان ۹۴ منعقد نشد، خرداد ۹۲ به ثمر نشست، همان زمانی که آدرس غلط ارتباط دادن چرخ زندگی مردم با چرخ سانتریفیوژها توسط مردم باور شد و حالا دقیقا این گزاره اشتباه به سرعت در شیب ابطال افتاده است چرا که مردم به جای آرزوها، واقعیات را مشاهده می کنند که امریکا چطور در همان روز اجرای برجام تحریمهای جدید علیه ایران را اعمال می کند!
واقعیات برجام امروز به خوبی به مردم نشان داده که در ازای از بین بردن ده تن اورانیوم غنی شده، بتن ریختن در راکتور اراک، از بین بردن چند هزار سانتریفیوژ، صدور مجوز بازرسی های بی سابقه برای آژانس و … قیمت دلار حتی ۲۰۰ تومان هم ریزش ندارد و سقوط بورس ادامه دار است و دقیقا درس گرفتن از همین واقعیات اجتماعی تلخ و تحقیر کننده است که می تواند باعث جهش تاریخی یک ملت شود. اساسا اگر باور داشته باشیم که رشد اجتماعی و سیاسی مردم برای پیشبرد اهداف و آرمان های انقلاب چقدر مهم است، قطعا اذعان می کنیم که این مساله آنقدر ارزش دارد که حتی بیش از این نیز برای آن هزینه شود چرا که والاترین اهداف انسانی و آرمانی با وجود بهترین رهبر تاریخ نیز بدون آمادگی و رشد امت امکان تحقق ندارد! لذا امروز دیگر هر چقدر این بخش از سخنان حکیمانه رهبر انقلاب در ۱۲ آبان ۹۲ را مرور کنیم، کم است: «این تجربه (مذاکره با آمریکا در موضوع هسته ای) ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهاى که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهى تعلیق غنىسازى انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنىسازى را در مذاکرات با همین اروپایىها، جمهورى اسلامى براى یک مدّتى پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنىسازى، امید همکارى از طرف شرکاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیارى را – که البتّه بهنحوى تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانى بگویند خب یک ذرّه شما عقبنشینى میکردید، همهى مشکلات حل میشد، پروندهى هستهاى ایران عادى میشد. آن تعلیق غنىسازى این فایده را براى ما داشت که معلوم شد با عقبنشینى، با تعلیق غنىسازى، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیارى از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگرى است … البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهاى را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.»
*****************************
هفته نامه پرتو سخن**
پیروی از ولایت فقیه، انقلاب را از آسیبها مصون میدارد
ولایت فقیه، شعبه ای از ولایت مطلقه الهی است/ علی شیرازی
سخن ما در این مقال، در موضوع ولایت است. حقیقت ولایت از فطریات است و ولایت از شعبه توحید است؛ زیرا حقیقت ولایت، فیض مطلق است و فیض مطلق؛ ظل وحدت مطلقه است.
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله(ص) صاحب ولایت مطلقه بود و هرکس که از جام وجود نوشیده باشد، داخل در مقام ولایت مطلقه است و هر کس از راه سیر و سلوک، داخل در ولایت مطلقه گردد، از اهل سعادت است؛ زیرا که ولایت، دژ محکم و ایمنیبخش از عذاب الهی است.
حضرت علیبن ابی طالب(ع) نیز به همین دلیل صاحب ولایت مطلقه بود و به دلیل مقام ولایت، قائم بر همه نفوس است و با همه موجودات به نحو معیت قیومی ظلّی الهی، معیت دارد و با همین استناد، ولایت علوی کمال دین و اتمام نعمت شمرده شده است و در استمرار همان ولایت، ولایت مطلقه امامان معصوم(ع) قرار گرفته است.
با این نگاه است که من و ما حضرت محمدبن عبدالله(ص) و امام زمان(عج) را به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات میدانیم و معتقدیم پیامبر اعظم(ص)، خاتم ولایت کلی بالاصاله است و حضرت حجت(عج)، خاتم ولایت کلی به تبعیت است؛ پس، نسبت خاتم رسل با خاتم ولایت نیز مانند نسبت خاتم با سایر انبیاست و در این نسبت تفاضل و تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا حضرت محمد(ص) صاحب این مرتبه در باطن است و خاتم، مظهر این مرتبه در ظاهر میباشد و ختم ولایت از مظاهر ختم رسالت در ظاهر است و چون ولایت، امری عام و فراگیرنده همه انبیاء و اولیاست، منقطع نمیگردد؛ یعنی تا زمانی که دنیا باقی است ولایت هم باقی است.
در عصر غیبت کبری نیز فقهای جامعالشرایط، استمرار دهنده ولایت مطلقهاند و آنان آیات الهیه و اسماء ا… حسنی و ذکر ا… اکبرند؛ و ولایتشان در راستای اجرای احکام الهی و تحقق ارزشهای دینی و شکوفا ساختن استعدادهای افراد جامعه و رساندن آنان به کمال و تعالی است.
از این رو، ولیفقیه با قدرت ولایت مطلقه، در تدبیر امور جامعه، تمامی اختیارات امام معصوم(ص) را داراست و هیچ قانونی بدون اجازه او اعتبار و مشروعیت ندارد و تمام شؤون حکومت با اجازه او اداره میشود.
فقهای جامعالشرایط، همان ولایت رسولالله(ص) و ولایت ائمه هدی(ع)، با همان اختیارات حکومتی و ولایتی آنان را دارند و ولایتشان در استمرار ولایت اولیای الهی و ولایت الهی است؛ زیرا حقیقت ولایت به نزد اهل معرفت؛ عبارت از فیض منبسط مطلق است و آن فیض، خارج از همه مراتب حدود و تعینات است و از آن تعبیر به وجود مطلق شود و فطرت به آن حقیقت متعلق است، چنان که خود آن حقیقت، حقیقت مستظله است و آن را تعبیر به ظل ا… کنند و آن را مشیت مطلقه و حقیقت محمدیه و علویه دانند.
اولیای الهی(ع) در صدر اسلام و بدایت امر شریعت، در ادامه راه و روش نبی خاتم(ص) بر حفظ و نگهداری از جمیع احکام با همه خصوصیات و اجزاء و مختصات، همت کردند و امروز نیز در عصر غیبت کبری، فقهای جامعالشرایط و جانشینان حضرت حجت(ع) با همان ولایت مطلقه، ادامه دهنده راه ائمه دین و قویترین حافظ و پر همتترین اشخاص در این امر الهیاند.
مصداق بارز این ولایت در عصر انقلاب اسلامی و دوران شکلگیری حکومت دینی و نظام جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) بود و امروز نیز تبلور این نورانیت را در وجود حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) شاهد و ناظریم و تکریم ولایت ایشان را تجلیل از مقام رسالت و امامت میدانیم.
ائمه معصومین(ع) صراط مستقیم الهیاند و حقیقت صراط، صورت باطن ولایت است که نزدیکترین راه وصول الیا… است و امروز بدون تبعیت از ولیفقیه پیمودن این راه میسور نیست. به سوی ولیفقیه رفتن، عین به سوی خدا رفتن است و تمسک به مقام آن هادی طریق معرفت، حتم و لازم میباشد و اگر کسی با قدم خودخواهی و غرور خود، بیتمسک به ولایت فقیه بخواهد راه مستقیم الهی را طی کند، به علت سلوک شیطانی او، ممکن نیست.
پیمودن راه راست نیاز به حکومت دارد و حکومت نیازمند والی و متصدی است و تبعیت از آن والی با اختیارات حکومتی پیامبر(ص) و ائمه(ع)، ضروری و بر همه فرض است و منکر چنین ضرورتی، منکر ضرورت اجرای احکام اسلامی است و انکار کننده، جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است.
هر کس هم در برابر ولیفقیه ایستادگی کند و یا زمینه تضعیف یا براندازی نظام دینی را فراهم سازد، به علت استمرار ولایت اولیای الهی در ولایت فقیه، حکم منکر ولایت مطلقه را دارد و چون ولایت از شعبه توحید است، در برابر خدا و حکم خدا ایستاده است.
البته باید اذعان نمود که ولایتمداری با الفاظ و عبارات تحقق پیدا نمیکند، ولایتمداری یک حکمت عملی است که من و ما باید در قول و فعل و نوشتن و گفتن تابع امام خامنهای باشیم و در هر زمان و مکان، و در هر موضوع، تدابیر معظمله را سرآمد حرکت کمال طلب و تعالی معنوی خود قرار دهیم و تسلیم شبههها و القائات شیطانی نشویم و از مسیر مستقیم الهی جدا نگردیم.
امروز نیز چونان دیروز مستکبرین به دنبال نفی حاکمیت دینی و ولایت مطلقه، در راستای محققشدن اهداف شیطانی و نفسانی خود هستند. همانان در ورای پیکارهای انتخاباتی، گروههای ذینفوذ ویژهای را میخرند تا از طریق آنان زمینه سقوط حکومت ولایی را فراهم سازند و به جای قانون الهی، قراردادهای انسانی را محور حکومت مردم و جامعه قرار دهند.
دشمنان بیرونی و درونی باید به درستی این واقعیت را بپذیرند که چنینی نگاهی، هیچگونه اصول ثابت اجتماعی را ارائه نمیدهد و در عوض جامعه را در معرض تهدید، فساد و زوال قرار میدهد. تنها راه وصول به کمال مطلق در پرتو پذیرش ولایت مطلقهای است که در زمان عدم حضور معصوم(ع)، فقیه جامعالشرایط با همان اختیارات معصوم، متولی آن است و با همان ولایت مطلقه راه رسیدن به سعادت واقعی را هموار میسازد و انسانها را از عذاب الهی ایمن میبخشد.
دقیقاً با همین نگاه است که حضرت امام خمینی(ره) میفرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسولالله(ص) است.»
پس انکار ولایت فقیه، انکار ولایت رسولا… است. مقابله یا تضعیف آن نیز مقابله یا تضعیف ولایت پیامبر(ص) و اولیای الهی است.
ولیفقیه از طرف معصومین(ع) نیابت در تمام امور شرعی، سیاسی و اجتماعی دارد و تولی امور در غیبت کبیر موکول به فقهای جامعالشرایط است و منکر این حقیقت در برابر این نصب از طرف معصوم ایستاده است و خطایش در حد شرک به خداوند میباشد؛ چنانکه رئیس مذهب شیعه میفرمایند: «هرگاه ولیفقیه حکمی کرد و از او قبول نکردند، حکم خدا را سبک شمردهاند و ما را رد کردهاند و آن کس که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و رد کردن خدا در حد شرک به خدای متعال است.»
گرچه این انکار، خللی در ولایت شخص ولی ایجاد نمیکند؛ زیرا آن ولایت با انشاء و اعتبار بشری وضع نشده که با تهاجم و انکار ضدبشری از بین برود. خدا آن ولایت را به فقها تسری داده تا انسانها هر فعل، صفت و ذاتی را فانی و مندک در فعل، صفت و ذات خدای سبحان مشاهده کنند.
توجه به این واقعیت و حقیقت، من و ما را در برابر همه آسیبها بیمه میسازد و از خطرات پیش رو نجات میدهد و مانع ضربهزدن بر پیکره ولایت فقیه میشود؛ و به تبع آن انقلاب اسلامی ایران را از آسیب جدی مصون میدارد؛ تا مانعی برای تجلی انوار الهی و تدبیر و ربوبیت حق وجود نداشته باشد.
*****************************
به نکات زیر توجه کنید