به گزارش پیارم حاجی آباد،در کنار زندگی پر زرق وبرق جامعه شهری افرادی هستند که با زحمت زیاد صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند، آن‌ها که در کنار گوش ما نشسته اند ولی کمتر کسی نه زندگی آن‌ها را دیده و نه می‌شناسد.

در جامعه کنونی با وجود مشکلات زیادی که وجود دارد همه سرگرم زندگی شخصی خودشان هستند و هیچ کس به فکر مشکلات دیگری نیست مختار روزانه شاید با ده ها نفر سرو کار دارد که برای درست کردن بیل، تبر، اره، و داس به سراغش می آیند ولی هیچ کس به فکر اوضاع زندگی اش نیست هیچ کس نمی پرسد تابستان و زمستان را چطور در این کپر سر میکنید.

مختار آذری فر در محله ای معروف درآگاهی های حاجی آباد بیش از بیست سال است که آهنگری می کند و بیل، کلنگ، تیشه ،داس اره ، قند چین، انبر و غیره.. درست می کند.

مختار دارای شش فرزند و ۱۱ نوه است که هر شش فرزندش را با درآمد آهنگری بزرگ کرده و در حال حاضر نیز همسرش به دلیل وجود لکه خون بر روی مغزش در بستر بیمار است.

مختار با همسر مریضش در خانه‌ای کپری زندگی می کند و با روشن کردن آتش در خانه کپری  خود را گرم می کند و در کنار گرم شدن خانه  داس و تبر هم درست می کند.

همسر مختار که به دلیل همکاری با همسرش در آهنگری مریض شده است پزشکان گفته اند لکه خونی روی مغزش است که باید دارو مصرف کند و تحت نظر پزشک باشد متاسفانه به دلیل مشکلات مالی نتوانسته همسرش را درمان کند و در حال حاضر کرمان منزل پسرش است و دکتر هم گفته برو هر وقت پول داشتی بیا تا همسرت را درمان کنیم.

مختار و همسرش سالها در کپری که نه در دارد نه پیکر زندگی می کند و همیشه سرمازی زمستان و گرمای تابستان را تحمل می کند و زیر برف و باران و گرمای سوزان تابستان سرگرم مشکلات زندگی خود هستند و هیچ گاه همسرش به دلیل نداری و فقر از او گله و شکایت نکرده است.

خانه ای که مختار در آن زندگی می کند با برگ نخل خرما درست شده است و فرش زیرپایش یک موکت نیمه سوخته و کهنه است و در خانه آنها خبری از رادیو و تلویزیون نیست انها هم شغل سختی و هم زندگی پر از دغدغه و مشغله ای دارند.

می‌گویند ۲۰ ساله که در این کپر زندگی می‌کنند و ۶۳ سال سن دارد و با همسرش که  در حال حاضر ناراحتی عصبی دارد آهنگری می کنند و آنها تنها همدمشان گربه‌ای است  که می‌گوید سال‌هاست همدمشان شده  است در آنجا زندگی می کند، اما نم و فقر از سقف خانه می‌بارد و تنها چراغ علاء‌الدین قدیمی خانه که نفت آن را آزاد می‌خرند، سوسو می‌زند.

سقف کپر را با چادری که از هلال احمر گرفته است پوشانده و ازسرما در این فصل می‌نالد و می‌گوید در فصل گرما هم چیزی برای خنک کردن ندارند، در محله ای که آنها زندگی می کنند یکی از محلات ثروتمد حاجی آباد است که اکثر خانه ها ویلایی و این تنها کپری است که در این محله وجود دارد.

وقتی از برق و آب پرسیدیم گفت یکی از همسایه ها دلش برایم سوخته و یک سیم برق و یک لوله آبی که مخصوص آب کلر آبی است برای وصل کرده و ماهانه یک مقدار پول برق هم به آن می دهم و حمام و سرویس بهداشتی نیز با چند عدد بلوک درست کردم.

مختار از رئیس حلال اهمر و اداره راه و شهرسازی خیلی تشکر کرد که کمک های زیادی به او کرده اند و گنجی پور رئیس اداره راه قول یک خانه به اوداده است که برایش اجاره کند ولی خودش نگران این بود که اگر جابجا شود دیگر کسی جایش را بلد نباشد و نتواند کار آهنگری کند و مشتریانش را از دست بدهد.

.