نخستین روز پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تحت تأثیر ارزیابی از پیروزی رئیس‌جمهور جدید، چرایی شکست اصولگرایان و آینده کشور و باید و نبایدهای آن است. محمدرضا تقوی‌فرد در سرمقاله خورشید، روزنامه نزدیک به دولت نوشته است: مدت‌ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حتی قبل از آغاز ...

 

نخستین روز پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تحت تأثیر ارزیابی از پیروزی رئیس‌جمهور جدید، چرایی شکست اصولگرایان و آینده کشور و باید و نبایدهای آن است.

محمدرضا تقوی‌فرد در سرمقاله خورشید، روزنامه نزدیک به دولت نوشته است: مدت‌ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حتی قبل از آغاز زمان ثبت‌نام کاندیداهای این دوره پیش‌بینی کرده بودیم که آیت‌‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی، موج بلندی را پشت‌سر حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی ایجاد خواهد نمود و این موج بلند می‌تواند تمام‌کننده باشد و جهت حرکت پاندولی قدرت را از مسیر اصولگرایی به اصلاح‌طلبی تغییر دهد. پیش‌بینی‌ها درست بود و محمدرضا عارف با مرقومه سیدمحمد خاتمی از رقابت‌های این دوره کناره‌گیری کرد و سازماندهی قوی و تشکیلات منسجم اصولگرایان که در مرکز ثقل محمدباقر قالیباف به هم رسیده بودند نیز کارساز نشد. نه حضور توأم با حمایت علی لاریجانی در مراسم افتتاح بزرگراه امام علی (ع) از قالیباف و نه کناره‌گیری حدادعادل و استفاده حداکثری از ظرفیت جبهه متحد اصولگرایی نتوانست سرنوشت این دوره از رقابت‌ها را به نفع دو شاخه اصولگرایان تغییر دهد و بدین ترتیب حتی نامه حمایت ۱۵۰ نماینده مجلس و در ادامه حمایت‌های همه‌جانبه اردوگاه اصولگرایان در مجلس نیز مؤثر نبود و نتیجه قابل قبولی را برای آنها به دنبال نیاورد. آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است، صداقت احمدی‌نژاد در بیان این مطلب بود که دولت و شخص وی کاندیدایی در انتخابات ندارند و فقط مجری انتخابات هستند. صداقتی که در پی آن سلامت برگزاری و اجرای یک انتخابات آزاد و مردم‌پسند را به ‌دنبال داشت.
روزنامه‌هایی که به اصولگرایان نزدیکتر هستند، به توضیح تفسیر چرایی شکست پرداخته‌اند. تهران امروز به قلم قربان‌زاده، مدیر مسئول این روزنامه، حمله خود را متوجه جلیلی کرده است و نوشته: آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشه‌تان به تکلیف‌تان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعا به تکلیف‌تان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هسته‌ای تبدیل کردید؟! به تکلیف‌تان عمل کردید که باعث شدید از این پس برداشت همنشین خارجی شما این بشود که ایده مقاومت و کوتاه نیامدن از حق هسته‌ای فقط از سوی چهار‌میلیون و اندی ایرانی حمایت می‌شود؟!
برادر گرامی، گفته بودی که پشت خیمه‌های دشمن هستیم و نباید از این ده ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهت سازی چیست؟ حداقل شش سال است که رهبری عناوین سالها را به اولویت اقتصاد و اداره معیشت مردم اختصاص داده اند و فرموده اند که مبارزه با آمریکا یعنی کار کار و کار! بله برادر، قرآن سر نیزه در پشت خیمه‌های دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم تا عزت مدارانه مقابل دشمن بایستیم و باید از مدیر ولایی، جهادی با کارنامه و تجربه موفق مدیریتی و کارآمد حمایت کنیم تا بتوانیم آن ده ضربه شمشیر آخر را به هدف بزنیم.

وطن امروز هم به بازنشر یک یادداشت در تاریخ هشتم خرداد پرداخته ‌که در آن نوشته شده بود‌: حالا باز عده‌ای از «دوگانه مقاومت ـ سازش» حرف بزنند! حالا باز عده‌ای بگویند؛ اصلاح‌طلبان که نیستند،‌هاشمی که نیست، خاتمی که نیست، پس حزب‌اللهی‌ها بزنند توی سر و کله همدیگر، بلکه «اصلح» را پیدا کنند! حالا باز دوستان بازی کنند با کلمه اصلح و صالح و اصلح فلان و صالح بهمان! حالا باز با تندترین شیوه ممکن، خالص‌سازی کنند! حالا باز به ریش متن «رقیب در صحنه است» بخندند! حالا باز هتاکی و اهانت بخوانند ۲ کلمه حرف حساب «خیانت در جبهه خودی» را! حالا باز با وجود شیخ غرای دیپلمات، بعضی دوستان نازک‌خیال، علی‌الدوام چماق بزنند بر فرق قالیباف! حالا باز حسن روحانی را ول کنند و علیه شهردار تهران، هرآنچه ناسزا بلدند، ردیف کنند! حالا باز خود فتنه را رها کنند و گیر بدهند به آنکه «ساکت فتنه» می‌خوانندش! حالا باز برای این حقیر کمترین کامنت بگذارید که «فلانی! چقدر از قالیباف پول گرفته‌ای برای نوشته‌های اخیرت؟!».

ابتکار هم با درج مطلبی با تیتر «اصلاح طلبان، اصولگراتر بودند» که نقل آن چیزی است که مسعود ده‌نمکی در وبلاگ شخصی‌اش نوشته، در توضیح چرایی شکست نوشته است: حالا حکایت آرایش سیاسی و توهمات عجیب دوستان اصولگرا در انتخابات اخیر است که با دست خودشان خودشان را بازنده کردند و جالب آنکه هر کدام خود را از قبل پیروز میدان می‎دانستند.اصلاح طلبانی که درمناظرات نسبت به اصول خودشان اصول‎گراتر بودند و تا دقیقه آخر از خاتمی و‌هاشمی دفاع کردند ولی اینها حتی از مثبتات خودشان و دولت حرف نزدند تا منصفانه عیب‎هایش را نقد کنند.آنها یک خاتمی داشتند تا در عین دلخوری گوش به حرفش بدهند و کنار بکشند و اینها برای آمدن احساس تکلیف کردند اما برای کنار رفتن احساس تکلیف نکردند. برای همین قبل از انتخابات نوشتم که احساس تکلیف کردن با تکلیف شناسی تفاوت دارد و تفاوتش در یک کلمه تعریف می‌شود و آن هم بصیرت است.خیلی از دوستان حزب‌اللهی دو آتشه به خاطر این موضع و مطلب و تحلیل مرا شماتت کردند و به جای گریبان چاک کردن برای یک گفتمان برای مصداق سینه چاک کردند و مرا متهم به محافظه کاری کردند اما امروز کارنامه رفتارشان پیش چشمانشان است. از این بدتر خرج کردن همه چیز پای یک رقابت در درون ساختار نظام است که هزینه‌های دیگری دارد که به مرور مشخص خواهد شد.

در بیرون از جناح اصولگرایی هم، خورشید در گفت‌وگو با زیباکلام نوشته است: بالاترین و اصلی‌ترین دلیل شکست اصولگرایان سیاست‌های اشتباه‌شان بوده است. متاسفانه اصولگرایان به جای اینکه به واقعیت‌ها و مشکلات جامعه توجه کنند، کوشیده‌‌اند تا مسبب همه مسائل را احمدی‌نژاد و دولت نهم و دهم وانمود کنند. آقایان اصولگرا فقط می‌گویند یاران و مردان دولت احمدی‌نژاد و شخص رئیس‌جمهور گناهکار هستند! در حالی که اصولگرایان فراموش کرده‌اند یا خود را به فراموشی زده‌اند که اولا آقای دکتر احمدی‌نژاد اساسا اصولگرا نیست و با آنان مرزبندی جدی دارد و حسابش از آنها جداست، ثانیا رئیس‌جمهور تنها متصدی قوه مجریه بوده در حالی که قوه مقننه، قوه قضائیه، سپاه و بسیاری از نهادهای دیگر تحت سیطره اصولگرایان بوده. به اعتقاد من این جریان نمی‌تواند از پذیرفتن مسئولیت خود شانه خالی کند و احمدی‌نژاد را مقصر جلوه دهد، بنابراین نارضایتی مردم از سیاست‌های اصولگرایان اصلی‌ترین دلیل رویگردانی ملت از این جریان و رفتن به سمت مشی اصلاح‌طلبی است. اما اصلاح‌طلبان در آینده با مقاومت‌های بسیاری از جانب اصولگرایان روبه‌رو خواهند شد، زیرا مجلس، نیروی انتظامی، سپاه و بسیاری از روزنامه‌های رسمی کشور در اختیار جریان اصولگرا خواهد بود. به عبارت بهتر قدرت این جریان بسیار زیاد است، بنابراین روحانی باید با سعه صدر وآرامش ایجاد تغییر در کشور را دنبال کند.

حسین عبده‌تبریزی هم در روزنامه بهار در ارزیابی عواقب اقتصادی انتخاب روحانی نوشته است: بر اساس پیش‌بینی اقتصاددانان، دستیابی به رشد مثبت اقتصادی در شرایط فعلی بسیار دشوار خواهد بود اما به‌طور کلی در مسیر درستی قرار گرفته‌ایم که منتهی به تقویت بخش واقعی اقتصاد ایران خواهد شد. به تبع، بخش مالی نیز سامان خواهد یافت و مشکلات نظام بانکی نیز مرتفع شده، متناسب با آن، بازار سرمایه ‌نیز رونق می‌گیرد. با حرکت جامعه به سمت اعتدال، فکر و منطق بیشتر، بازار سرمایه نیز روندی منطقی‌تر در پیش می‌گیرد. به‌طور قطع بازار سهام از انتخاب آقای روحانی به عنوان یازدهمین رییس‌جمهوری کشور استنباطی مثبت خواهد داشت و بیش از پیش، منطقی‌تر و امیدوارتر نسبت به آینده عمل خواهد کرد. البته این امیدواری و منطقی عمل‌کردن لزوما نباید به خوش‌بینی مفرط و افزایش لجام‌گسیخته قیمت‌ها منجر شود، ولی در کل این انتخاب به نفع بازار سرمایه است.
در مجموع همان ‌طور که اشاره شد، این انتخاب به نفع بخش واقعی اقتصاد بوده و این بخش می‌تواند با عملکردی مطلوب به سمت سرمایه‌گذاری‌های منطقی‌تر پیش برود. همچنین در این شرایط امکان افزایش اشتغال وجود داشته و رشد هرچه بیشتر اقتصاد کشور نیز شانس بهتری برای تحقق دارد. طبیعی است هنگامی که توسعه بخش واقعی اقتصاد شکل گیرد، بخش مالی نیز می‌تواند به تناسب آن رشد کند. از این منظر باید گفت بازار با این انتخاب به‌طور بنیادی می‌تواند تحولی مثبت داشته باشد که به‌طور قطع این تحول در بلندمدت به نفع کشور و بازار سرمایه خواهد بود.

اعتماد هم نوشته است: نخستین تبعات این رخداد سیاسی هم در اقتصاد، همزمان با آغاز اعلام اولیه نتایج صندوق‌های رای توسط وزارت کشور آغاز شد و با پیشی گرفتن دکتر حسن روحانی در انتخابات، بازار‌های اقتصادی واکنش‌های مثبت نشان داده و پالس‌های روشن خود را شروع به فرستادن کردند.
در حالی که نخستین ساعات اعلام نتایج شمارش آرا بود، بازار ارز و طلابا کاهش قیمت‌ها به نتایج اعلام شده پاسخ دادند و بازار سرمایه هم با رشد خود نشانه‌های هیجان مثبت را بروز داد.
هر سکه بهار آزادی در نخستین ساعات معاملات روز شنبه ۲۵ خرداد با قیمت یک میلیون و ۲۴۰ هزار تومان مورد معامله قرار گرفته تا قیمت پایانی روز پنجشنبه که یک میلیون و ۳۱۰ هزار تومان بود را دچار تزلزل کاهشی ۷۰ هزار تومانی (تا ظهر) کرده باشد. اما این روند هم پایان کار نبود و تا عصر شنبه قیمت سکه تمام به یک میلیون و ۲۱۳ هزار تومان هم رسید تا سکه در حالی جو روانی بازار را بشکاند که قیمت طلای بازار جهانی نسبت به روز پنجشنبه معادل چهار دلار در هر اونس افزایش پیدا کرده بود.
جالب آنکه در روند عادی بازار، در چنین روزی باید قیمت‌ها افزایشی می شد چرا که اونس جهانی طلابه ۱۳۹۲ دلار رسیده بود. قیمت دلار هم در بازار آزاد از صبح شنبه با روند کاهشی آغاز به کار کرد و در نهایت عصر دیروز به قیمت ۳۳۷۵ تومان رسید تا پس از مدت‌ها قیمت دلار کاهشی ۲۵۵ تومانی (نسبت به روز پنجشنبه) داشته باشد.

شرق هم با اشاره به کاهش ۳۰۰تومانی قیمت دلار از عنوان «پیروزی روحانی «استانبول» را لرزاند» استفاده کرده و در توضیح نوشته است: دلالان بازار ارز تهران دیروز دنبال خریدار بودند. نرخ‌ها از صبح ساعت به ساعت کاهش پیدا می‌کرد. زمانی که فقط یک میلیون از کل آرا شمرده شده بود و حسن روحانی زیر یک میلیون رای داشت، دلار ۳۵۵۰ تا ۳۵۷۰تومان فروخته می‌شد و در نهایت کاهش ۳۰۰تومانی قیمت را تجربه کرد.
با گذشت زمان و افزایش آرا به‌نفع آقای روحانی، قیمت‌ها نیز کاهش پیدا کرد و زمانی که رادیو ۱۱میلیون رای را به نام آقای روحانی اعلام کرد، همان لحظه صرافان قیمت دلار را که ۳۴۲۰تومان برای فروش روی تابلوی اعلام ثبت کرده بودند، تغییر دادند و به ۳۴۰۰تومان تغییر دادند. بازار دیروز چندان برای صرافان و دلالان روز خوشایندی نبود. دیروز جای خریدار و فروشنده عوض شده بود و بازار یکدست خریدار شده بود. از صبح مردمی که پیش از این و در روزهایی که قیمت‌ها در حال بالا رفتن بود به بازار هجوم برده بودند و خرید می‌کردند، حالا قصد فروش داشتند. آنهایی که صبح زودتر آمده بودند، با قیمت بالاتری دلارهایشان را به ریال تبدیل کردند

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=4909

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.