اجرای طرح تعطیلی پنجشنبهها در استانهایی همانند هرمزگان، همواره دغدغهها، انتقادات و نگرانیهایی را در بخشهای اجتماعی به دنبال داشته است. به گزارش پیارم به نقل از خبرگزاری فارس از بندرعباس، طرح “تعطیلی پنجشنبهها” اقدامی قابل توجه از سوی مسئولان در استان هرمزگان است که پرداختن به مزایا و معایب آن خالی از لطف نیست. ...
اجرای طرح تعطیلی پنجشنبهها در استانهایی همانند هرمزگان، همواره دغدغهها، انتقادات و نگرانیهایی را در بخشهای اجتماعی به دنبال داشته است.
به گزارش پیارم به نقل از خبرگزاری فارس از بندرعباس، طرح “تعطیلی پنجشنبهها” اقدامی قابل توجه از سوی مسئولان در استان هرمزگان است که پرداختن به مزایا و معایب آن خالی از لطف نیست.
طی این طرح تمامی ادارات دولتی به جز بانکها و چند دستگاه دیگر روزهای پنجشنبه به طور کامل تعطیل و ساعات کاری مربوط به این روز بر روی سایر روزهای اضافه میشود، به نحوی که در هرمزگان در پی اجرای این طرح کارمندان در روزهای عادی یک ساعت زودتر بر سرکار حاضر و از آن طرف نیز یک ساعت دیرتر محل کار خود را ترک میکنند.
پایه و توجیه این طرح بر اموری همانند صرفهجویی در حاملهای انرژی استوار بوده و هست.
اول اینکه وقتی فعالیت ادارات و نهادها از شنبه تا پنجشنبه با بهرهوری حداقلی، هزینههای زیادی را متوجه دولت (مردم) میکند، اقدام به کاهش روزهای کاری و تقلیل آن به پنج روز در هفته اقدام ارزشمندی است که باید به طراحان آن آفرین گفت!
دوم اینکه نباید به بهانه حذف پنجشنبهها از چرخه فعالیت کاری، ساعات کاری آن را در سایر روزها تقسیم کرد تا مزایای این طرح به معایب آن تبدیل شود که در این صورت رهآورد آن فقط دلخوشی به تعطیلی پنجشنبهها بدون در نظر گرفتن تبعات آن بر هزینهها و سایر امور نخواهد بود.
مثلا؛ انصافا کدام منطق این را قبول دارد که اضافه شدن این میزان ساعت به روزهای کاری در افزایش بهرهوری مؤثر است؟
به تعبیری کدام مجموعه اداری چنین حجمی از زمان را به کار اختصاص میدهد، یا کشش آن را دارد؟ ضمن اینکه از ساعت شش و نیم صبح که حداقل باید نیم ساعت یعنی ساعت شش که هنوز موعد صرف صبحانه هم فرا نرسیده است یک کارمند باید مهیا رفتن به کار باشد تا ساعت سه و نیم بعد از ظهر که باز هم به فراخور مسیرهای تردد طبیعا باید حدود چهار تا چهار و نیم خود را به منزل برساند، مشکلاتی را متوجه چرخه زندگی کارمندان میکند که اگر چه شاید متولیان به آن توجه چندانی ندارند اما تبعات آن را در نشاط و تندرستی کارمندان نمیتوان نادیده گرفت.
در این میان آیا به این اندیشدهایم که دو وعده مهم غذایی یعنی صبحانه و ناهار به چه سرنوشتی دچار میشود؟
اصولا آیا قبل از ساعت شش زمان صرف صبحانه است! که اگر هم کسی صرف کند بیشتر به سحری خوردن شبیه است تا صبحانه و از آن طرف نیز ساعت چهار به بعد صرف ناهار نیز بیشتر به عصرانه شبیه است تا ناهار.
این روند در دراز مدت آیا با قاعده سلامتی و نشاط در تضاد آشکار نیست؟ البته حساب اداراتی که به مدد بودجه مناسب اقدام به سرو صبحانه و ناهار ویژه کارمندان خود میکنند جداست.
در این میان شاید تدبیر بر این است که کارمندان یکی دو ساعت را صرف صبحانه و به همین میزان نیز زمان را برای وقت ناهار در ساعت کاری در نظر بگیرند! آیا در مجموع این همان زمان سرشکن شده پنجشنبه در طول روزهای هفته نیست؟ دیگر اینکه انصافا کدام مجموعه از ساعت شش و نیم تا سه و نیم بعد از ظهر کارکرد اجرایی دارد؟ آیا بهتر نیست برای کاهش هزینهها ضمن تعطیلی پنجشنبهها که اقدام بجایی است، به همان سیاق گذشته به ساعات کاری متعارف بسنده کرد.
این مهم هم با قاعده بهرهوری سازگارتر است و هم با اهداف طرح تعطیلی پنجشنبهها همخوانی بیشتری دارد.
حال بماند از برخی مشکلات دیگر نظیر تردد کارمندان خصوصا بانوان در ساعات قبل از طلوع آفتاب یا تحلیل رفتن توان افراد برای رسیدگی به امورخانه و خانواده و رها بودن فرزندان در بیشترین ساعات روز بدون سرپرست.
حال باید در کنار تمام موارد ذکر شده، این مسئله را نیز مدنظر داشت که در استان هرمزگان که به دلیل شکل جغرافیایی از آن با عنوان “استانی طولی” یاد میشود و تکیه کلام و بعضا توجیهات مسئولان در عدم توسعه امور عمرانی برخی از نقاط دور دست، بر کلمات و جملاتی همانند “فاصله زیاد برخی از نقاط در شرق و غرب به مرکز استان” و “عدم دسترسی آسان به مرکز استان و مراکز شهرستانها”، استوار است، آیا مردم از نقاط یاد شده میتوانند برای انجام کارهای خود مثلا در ساعاتی همانند شش و یا هفت صبح در ادارات حاضر باشند.
نباید فراموش کرد که مدت زمان لازم برای رسیدن مردم در شهرستانهایی همانند جاسک، بشاگرد و پارسیان به بندرعباس، بالای پنج ساعت است.
در کنار این امر با توجه به وضعیت خطوط ناوگان عمومی درون شهری و بینشهری هرمزگان و راههای مواصلاتی باید این موضوع را نیز مدنظر داشت که دستگاههای دولتی عملا در ساعات شش تا هفت و نیم بیکار خواهند ماند چرا که در وضعیت موجود نیز ادارات معمولا تا ساعت هشت تا هشت و نیم ارباب رجوع آنچنانی ندارند.
از طرفی با فرا رسیدن فصل بهار و تابستان شدت گرما و رطوبت به حدی میرسد که تا حوالی ظهر، بیشتر مردم ترجیح میدهند در خانه بمانند و عملا میتوان گفت که از زمان ظهر به بعد نیز مردم به دلیل شرایط آب و هوایی به استراحت میپردازند و کمتر کسی را میتوان دید که در ساعت ۱۴ و یا ۱۵ برای انجام کارهای اداری در ادارات حضور یابد.
از طرفی نیز به عقیده بیشتر کارشناسان اجتماعی تاثیرات تعطیلیهای مکرر و دائمی بر روی آیندهسازان کشور، آثاری نامطلوب و مخرب در حوزه شخصیت اجتماعی و مسئولیتپذیری (در رقابت با سایر کشورها) دارد.
به نکات زیر توجه کنید