عربستان از افزایش روابط ایران و پاکستان خرسند نمی شود درعین حال برخی از رشته های پیوند بین ایران و پاکستان مانند خطوط تامین انرژی برای پاکستان، برخلاف منافع عربستان در پاکستان است.   * ماشااله شاکری اگر نگاهی اجمالی به سوابق روابط عربستان و پاکستان داشته باشیم، از آگوست ۱۹۴۷ که پاکستان موجودیت یافت ...

عربستان از افزایش روابط ایران و پاکستان خرسند نمی شود درعین حال برخی از رشته های پیوند بین ایران و پاکستان مانند خطوط تامین انرژی برای پاکستان، برخلاف منافع عربستان در پاکستان است.

خبرگزاری فارس: روابط راهبردی پاکستان با عربستان  از طرح همکاری هسته ای تا تاثیر آن بر روابط با ایران

 

* ماشااله شاکری

اگر نگاهی اجمالی به سوابق روابط عربستان و پاکستان داشته باشیم، از آگوست ۱۹۴۷ که پاکستان موجودیت یافت مانند هر کشوری دیگر  روابط خارجی خود را رقم زد، اما در این رهگذر برخی از کشورها دارای سابقه درخشان و برخی دارای تنش با این کشور بوده‌اند. مثلا هند  همواره در حال تخاصم با پاکستان بوده، اما عربستان به دلیل فاصله جغرافیایی با پاکستان و به دلیل رویکردهایی که ریاض در دوره‌های مختلف نسبت به پاکستان داشته است دارای کارنامه ای بوده که پاکستانی ها از آن به عنوان کارنامه‌ای درخشان نام می‌برند.

در سال ۱۹۴۷  عربستان در زمره کشورهای اسلامی بود که بلافاصله پاکستان را به رسمیت شناخت و در جنگ ۱۹۷۱ پاکستان و هند (که بنگلادش از پاکستان جدا شد)، عربستان مخالف این جدایی بود. در سال ۱۹۹۸ و در دوره نخست وزیری نواز شریف پاکستان انفجارهای اتمی خود را در پاسخ به انفجارهای اتمی هند انجام داد ولی قبلا عربستان را از تصمیم خود آگاه کرده بود.

عربستان هم پس از این انفجارها، چون پاکستان با تحریم هایی روبرو شد، به کمک پاکستان رفت و کمک های مالی به پاکستان ارائه داد. چنانچه روزانه ۵۰ هزار بشکه نفت رایگان در اختیار اسلام آباد گذاشت و توانست پاکستان را در تنگنای اقتصادی کمک کند.

در سال ۱۹۹۹ هم بار دیگر عربستان نقش جدی در صحنه‌ی داخلی  پاکستان ایفا کرد. در این دوره زمانی که ارتش  و ژنرال پرویز مشرف دست به کودتای بدون خونریزی زدند و نواز شریف را بازداشت کردند عربستان با میانجی گری خود موجب شد که  نواز سرنوشت تلخی هم‌چون بقیه کودتا ها پیدا نکند و قرار شد با خروج از پاکستان به مدت ده سال در عربستان به تبعید رود.

نواز بعد از تلاش های متعدد  که برخی نیز ناکام ماند سرانجام  در سال ۲۰۰۷به پاکستان برگشت. بنابراین هم دولت فعلی پاکستان و هم نواز شرف در تاریخ اخیر، خود را به نوعی مدیون عربستان می دانند. کشور پاکستان ،با توجه به این که عربستان در شرایط دشوار تاریخی به کمک این کشور آمده، خود را به نوعی مدیون و مرهون مساعدت های عربستان میداند.

آنچه در ستاد مشترک ارتش، از رفتار نواز شریف استنباط خواهد شد اگر قابل جمع با رویکردهای ارتش باشد روابط عربستان و پاکستان از شرایط موجود بدتر نخواهد شد‌، اما اگر ناخرسندی در بین ارتش و نواز شریف ایجاد گردد، عربستان در فضایی سردرگم به سرخواهد برد و روابط به شکلی مناسب و عالی عملیاتی نخواهد شد.

رابطه راهبردی حکومت های عربستان و پاکستان

در تعریف روابط راهبردی عناصر و عوامل مختلفی نقش دارد و در آن تعریف می گردد. اما یک سری مشابهت هایی که دو کشور عربستان و پاکستان دارند می تواند در این تعریف گنجانده شود. هر دو در زمره کشورهای  بزرگ اسلامی‌اند، هر دو عضو  سازمان کنفرانس اسلامی بوده و یک سری  داد و ستدهای تاریخی بین دو کشور وجود داشته و نهادینه شده است. به علاوه ارتش پاکستان در برهه های خاص به کمک ارتش عربستان رفته است و در جنگی که بین پاکستان و هند رخ داده ،  مواضع عربستان  موید مواضع پاکستان بوده است.

در دوره اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ و حرکت مجاهدین در افغانستان، کمک های هنگفت مالی و سیاسی ریاض، پاکستان را مصمم کرد که در مواضع خود اعتماد به نفس پیدا کند. در دوره طالبان هم (که این گروه دست پروده و پروش یافته مدرسه های پاکستانی است که توسط پول های عربستان بنیان نهاده شده است و تفکرات سلفی گری عربستان را در آنجا  ترویج می کنند) همکاری دو کشور وجود داشت.

به علاوه در دوره هایی، بسیاری از صاحب منصبان نظامی عربستان، در آموزشگاه ها و دانشگاه های نظامی پاکستان آموش دیده اند. در برخی مقاطع حدود ۱۵ هزار نظامی پاکستان در عربستان مستقر شده اند. در این حال اگر به عنوان تعریف، یک رابطه راهبردی تعریف کنیم، می توان گفت روابط عربستان و پاکستان راهبردی است.

نقش متغیر اقتصادی در روابط کنونی پاکستان و عربستان

روابط اقتصادی و اقدامات کمک رسانی که بین دو کشور وجود دارد به یک دهه گذشته بر نمی‌گردد بلکه از دهه هفتاد میلادی شروع شده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌، یعنی  چهل سال است که پاکستان به نوعی متکی به مساعدت های مالی عربستان است. در دوره ضیاء‌‌الحق این امر شکل بارزی به خود گرفت. این کمک ها به دو گونه انجام میگیرد. شکل نخست توسط دولت عربستان به طور مستقیم به دولت پاکستان ارائه می‌گردد ( همچون نفتی است که پاکستان از عربستان  برداشت می کند و..).

شکل دوم، کمک های مالی است که  نهادها و اشخاص غیر دولتی عربستان در ایجاد و احداث مدرسه ها و تامین مالی مدرسه‌های دینی و نهادهای مذهبی در  پاکستان انجام می دهند. تعداد این مدرسه ها به بالای بیست هزار  میرسد.  علاوه بر این بخش‌ها، روابط اقتصادی دیگری نیز وجود دارند. چنانچه وجود نیروی کار پاکستانی در کشورهای عربی در حوزه خلیج فارس از جمله در عربستان که موجب درآمد مالی پاکستان با ازر خارجی (که سالیانه به نزدیک به چهار میلیارد دلار می رسد،) و حضور و اشتغال یک و نیم میلیون پاکستانی در عربستان می شود نیز بعد دیگری از این روابط است.

گذشته از این، با توجه به حضور عربستان در شورای همکاری خلیج فارس‌،کشورهای حوزه این شورا به نوعی فرمان پذیری و تبعیت از عربستان دارند و عربستان را در مناسبات با سایر کشورها الگو قرار می‌دهند. یعنی تعداد قابل توجهی پاکستانی در کشورهای امارات، قطر، عمان و.. زندگی می کنند و اشتغال و ارز آوری برای پاکستان دارند. گذشته از این پاکستان دارای مناسبات تجاری با این کشورها است که به ۱۱ میلیارد دلار در سال میرسد. مناسبات حسنه کشوری چون پاکستان با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، نمی تواند بدون تایید عربستان باشد.

اگر ریاض زمانی احساس کند که کشورهای دیگری در منطقه دارای سلاح هسته ای‌ هستند، به سوی آن خواهد رفت. اما اگر سلاح هسته ای به عنوان هدف سایر کشورها نباشد و عربستان اطمینان داشته باشد که کشورها دیگر در منطقه درصدد دست یابی به آن نیستند این عطش کمتر می شود. اکنون عربستان در حال فراهم کردن زمینه و تعامل با پاکستان به گونه ای است که هر زمانی که بخواهد بتواند به سرعت این سلاح را بدست آورد.

نفوذ عربستان بر روی برخی از احزاب پاکستانی بویژه مسلم لیگ ( یا نواز شریف رهبر این حزب)

دولت پیشین نواز شریف در کودتایی که در سال ۱۹۹۹به وقوع پیوست سرنگون شد، اما شخص نواز شریف و بسیاری از اعضاء و اعوان و خانواده وی در پناه عربستان قرار گرفتند و به سرنوشت تلخی که معمولا در انتظار سرنگون شدگان نظامی از راه کودتا در پاکستان است دچار نشدند.

نواز شریف سالها در عربستان بود و عربستان هم رقم قابل توجهی مساعدت مالی در اختیار وی قرار می‌داد تا وی بتواند در مجتمع تولید فولاد در  عربستان سرمایه گذاری کند. جدا از این نیز کمک های مالی که نوازشریف در گذشته از عربستان گرفته است از یک سو دینی را بر گردن حزب مسلم لیگ نواز شریف گذاشته است. اما از سوی دیگر حزب مسلم لیگ تا حدی دارای گرایش دینی است و احزابی مانند جمعیت علمای اسلامی شاخه  فضل الرحمان، جمعیت علما ی اسلام شاخه سمیع الحق و حتی جماعت اسلامی دارای  همگرایی با مسلم لیگ هستند و با حزب مردم از همین منظر زاویه دارند.

اگر چه در رقابت های سیاسی این نزدیکی‌ها و دوری‌ها ثابت نیست بلکه به دلیل یک سلسله ملاحضات و مشترکات سیاسی  شکل می گیرد، اما قرائن حاکی از آن است که حزب مسلم لیگ نواز  با احزاب مذهبی و نزدیک به ایدئولوژی عربستان هماهنگ تر است. بر این مبنا عربستان احساس می‌کند حرف شنوی اعضای مسلم لیگ و رهبران آن از عربستان بیشتر است و طبیعتا هم آقای نواز شریف این امر را به خوبی نشان داده است.

چنانچه در ماه آگوست امسال نواز سفری به عربستان داشت و در آنجا مورد استقبال قرار گرفت. در ملاقات هایی که وی با ملک عبدالها و سلمان بن عبدالعزیز ، ولیعهد سعودی داشت انتظار مساعدت مالی چهار تا ۵ میلیار دلاری از عربستان داشت که البته هنوز تحقق نیافته است. پاکستان امروزه با بدهی‌های خارجی سر رسیده مواجه است، تراز پرداخت های این کشور  منفی شده و در نتیجه اعتبار این کشور در نهادهای پولی بین المللی و صندوق جهانی تضعیف شده است.

بنابراین نیاز به مساعدت مالی دارد و سفر نواز هم برای دریافت این کمک ها بود. گذشته از این پاکستان با بحران انرژی مواجه است و دریافت  نفت خام و یا  فرآورده و..  از عربستان از دیگر انتظارات پاکستان است. عربستان ار آن سو احساس می‌کند که روی کارآمدن حزب مسلم لیگ نواز‌‌، شرایط حضور و اعمال سیاستهای این کشور در  پاکستان را ساده تر می کند. اما باید گفت در دوره های گذشته هم احزابی که در پاکستان سر کار بودند کاملا با عربستان دارای زاویه مخالف نبودند.

یعنی گر چه سیاستهای نواز شریف بیشتر با عربستان انطباق داشته است، ولی حزب مردم هم در گذشته با عربستان مناسبات حسنه داشته. نخست وزیر حزب مردم، آقای راجا پرویز اشرف، سال گذشته به عربستان سفر داشت. همچنین در مراسم خاکسپاری یکی از شاهزادگان سعودی، زرداری رئیس جمهور و فرمانده ارتش ، و ژنرال کیانی در عربستان حضور یافتند. یعنی حزب مردم هم که در گذشته در پاکستان بر سر قدرت بود بدون رابطه با عربستان نبوده است. اینک که رابطه مسلم لیگ با عربستان حسنه است و البته دولتمردان این حزب هم انتظار دارند. در این حال باید دید عربستان سعودی در پارادوکسی که در منطقه با آن مواجه است چگونه با حزب مسلم لیگ رفتار خواهد کرد.

ریاض امروز سیاست نگاه به شرق را پیشه کرده است، یکی از اصلی ترین تامین کنندگان نفت چین و چهارمین تامین کنده نفت هند است. همچنین همکاری امنیتی بین عربستان و هند شکل گرفته و عربستان در چند سال اخیر دو نفر از افراد تحت تعقیب هند را دستگیر و به هند تحویل داده است. این امر بیانگر آن است که عربستان برای دو شریک منطقه ای خود در جنوب آسیا اعتبار قائل است . لذا می‌توان استتنتاج کرد که عربستان اکنون با پاکستان دارای مناسبات مهم و راهبردی است هم چنین مناسباتش با هند کم اهمیت‌تر از پاکستان نیست.

چالش مهم و بزرگ در روابط

قرار است در سال ۲۰۱۴ خروج نیروهای نظامی امریکا از افغانستان صورت گیرد و این امر هم نیازمند آمادگی‌هایی از قبل در افغانستان است  سفر آقای کرزای به  پاکستان یکی از نشانه های تمایل افغانستان به کمک گیری از پاکستان در این امر است. افغانستان از پاکستان انتظار دارد تا طالبان افغانستان را  نرم تر کند و بدین ترتیب از دست زدن به رفتارهای خشونت گرایانه دوری کند.

از سویی دیگر روی کارآمدن نواز شریف و شعارهایی که وی در ابتدای به دست گیری قدرت، برای بهبود روابط با همسایگان از جمله هند، داد  این نکته را در کانون توجه تحلیل گران  قرار داده است. افغانستان مایل است تا پاکستان روابط خود را با هندی‌ها بهبود بخشد. یکی از جاهایی که تجلی این گونه از روابط پاکستان و هند است‌‌، صحنه‌ی افغانستان است.

یعنی امروزه پاکستان و هند در افغانستان دارای یک سلسله از منافع هستند که گاه با هم تعارض دارد، اما امریکایی‌ها می‌خواهند محوری از نواز شریف، هند و سعودی را در افغانستان شکل دهند که در این صورت نقش سعودی ها برجسته خواهد شد. اگر این محور، محور موفقی شود خیال امریکایی ها به گونه ای راحت خواهد بود و استراتژی خروج نیروهای آنها از افغانستان موفق یا با نوعی امیدواری همراه خواهد بود. اما اینکه رفتار طالبان افغانستان و طالبان پاکستان را پیش بینی کنیم به شدت دشوار است.

نکته‌ای که باید در اینجا روشن شود این است که طالبان افغانستان به رهبری ملا عمر با طالبان پاکستان به رهبری حکیم الله محسود تفاوت دارند. تاثیر پذیری این دو گروه از نظام پاکستان کاملا متفاوت است که در جای دیگری قابل گفتگو است. به هر حال علائمی از نوعی هندسه جدید به چشم می خورد. عربستان که در جستجوی بهبود روابط خود با هند است می‌تواند در نوازشریف هم نفوذ داشته باشد که با هند از سر تخاصم بر نیاید. ریاض امروز سیاست نگاه به شرق را پیشه کرده است، یکی از اصلی ترین تامین کنندگان نفت چین و چهارمین تامین کنده نفت هند است.

همچنین همکاری امنیتی بین عربستان و هند شکل گرفته و عربستان در چند سال اخیر دو نفر از افراد تحت تعقیب هند را دستگیر و به هند تحویل داده است. این امر بیانگر آن است که عربستان برای دو شریک منطقه ای خود در جنوب آسیا اعتبار قائل است . لذا می‌توان استتنتاج کرد که عربستان اکنون با پاکستان دارای مناسبات مهم و راهبردی است هم چنین مناسباتش با هند کم اهمیت‌تر از پاکستان نیست.

معهذا در مورد پاکستان این پرسش وجود دارد که آیا عربستان می تواند به همان اندازه که  نواز شریف را مدیون خود کرده است ارتش را هم مدیون خود کند؟ نکته ای که دارای ابهامات بسیار است. چرا که دولت نواز شریف تنها بازیگر عرصه قدرت در پاکستان نیست و بازیگر اصلی قدرت به ویژه در مورد مناسبات با هند ارتش پاکستان است.

همکاری های کنونی امنیتی پاکستان با عربستان

شواهد حاکی است که روابط امنیتی و نظامی کنونی دو کشور بسیار خوب است. بسیاری از افسران کارآموز نظامی عربستان در دانشکده‌های  پاکستان در حال تحصیل هستند. مانورهای مشترک نظامی بین دو کشور به شکل مرتب انجام می گیرد و بازدیدهای فرماندهان نظامی حداقل دوبار در سال انجام می‌گیرد.

در بعد هسته ای، عربستان مایل به دست آوری فناوری هسته ای است و حتی گفته می شود که عربستان درصدد دست یابی به موشک های بالستیک ساخت پاکستان (که توانایی حمل کلاهک های هسته ای را دارد) است. اگر ریاض زمانی احساس کند که کشورهای دیگری در منطقه دارای سلاح هسته ای‌ هستند، به سوی آن خواهد رفت. اما اگر سلاح هسته ای به عنوان هدف سایر کشورها نباشد و عربستان اطمینان داشته باشد که کشورها دیگر در منطقه درصدد دست یابی به آن نیستند این عطش کمتر می شود.

افغانستان مایل است تا پاکستان روابط خود را با هندی‌ها بهبود بخشد. یکی از جاهایی که تجلی این گونه از روابط پاکستان و هند است‌‌، صحنه‌ی افغانستان است. یعنی امروزه پاکستان و هند در افغانستان دارای یک سلسله از منافع هستند که گاه با هم تعارض دارد، اما امریکایی‌ها می‌خواهند محوری از نواز شریف، هند و سعودی را در افغانستان شکل دهند که در این صورت نقش سعودی ها برجسته خواهد شد.

اکنون عربستان در حال فراهم کردن زمینه و تعامل با پاکستان به گونه ای است که هر زمانی که بخواهد بتواند به سرعت این سلاح را بدست آورد. در مورد این روابط، برخی در پاکستان بر این نظرند که چنین داد و ستدی هنوز انجام نگرفته است. در این حال هر چند نشانه‌های ضد و نقیضی در این مورد و تلاش عربستان برای بهره بردای از تکنولوژی و توانایی هسته‌ای پاکستان وجود دارد و هرچند که بسیاری از صاحب نظران برای این تمایل، نشانه هایی زیادی پیدا نکرده اند، اما برخی نیز بر اساس شواهد و گمان ها، با توجه به ابتدایی بودن دانش هسته‌ای در  عربستان، بر این نظرند که عربستان نیاز به دانش هسته‌ای پاکستان دارد.

از سوی دیگر هم پاکستان کشوری نیازمند است و طبیعتا برای رفع نیازهای خود ممکن است دست به معاملاتی بزند. اما امری که ممکن است احتمال این روابط را تضعیف کند حرف شنویی و ترس هر دو کشور از امریکا است و این ، رابطه دو کشور را با احتیاط هایی روبرو کرده است. همچنین این نظر، نکته  فنی و حقوقی زیادی دارد یعنی‌اگرچه پاکستان عضو متعهد ان پی تی نیست ، اما پاکستان هم در اشاعه سلاح های هسته‌ای آزادی عمل را ندارد.

عربستان و نگاه به روابط ایران باپاکستان

عربستان از افزایش روابط ایران و پاکستان خرسند نمی شود درعین حال برخی از رشته های پیوند بین ایران و پاکستان مانند خطوط تامین انرژی برای پاکستان، برخلاف منافع عربستان در پاکستان است. اما نکته ای که باید در این شرایط در نظر داشت این است که عربستان در این شرایط عملا نقش یک دوست را نسبت به پاکستان ایفا نمی‌کند. چرا که پاکستان روز به روز از نظر زیربناهای انرژی در ضعف و فترت قرار میگرد و هیچ کشوری بهتر از ایران نمی‌تواند تامین کننده مایحتاج اساسی، آنهم انژری، به شکلی بسیار خوب و پاک و قابل مصرف برای پاکستان باشد.

ضمن اینکه با توجه به منابع گازی ایران ،اگر چنین خط لوله ای به پاکستان عملیاتی گردد ارزش افزوده راهبردی به پاکستان میدهد. بنابراین اگر عربستان دوست پاکستان است باید در این رهگذر این اختیار را  به پاکستانی ها بدهد تا سرنوشت آتی انرژی خود را در دست گیرند. دوم اینکه ایران تولید کننده  نزدیک به ۷۰ هزار مگاوات برق است در حالی که پاکستان در حالت مناسب،‌‌۱۵ هزار مگاوات برق تولید میکند و‌ تقاضا در کمترین برآورد ۲۵ هزار مگاوات است پس نیاز به ده هزار مگاوات برق دارد.

دولت پیشین نواز شریف در کودتایی که در سال ۱۹۹۹به وقوع پیوست سرنگون شد، اما شخص نواز شریف و بسیاری از اعضاء و اعوان و خانواده وی در پناه عربستان قرار گرفتند و به سرنوشت تلخی که معمولا در انتظار سرنگون شدگان نظامی از راه کودتا در پاکستان است دچار نشدند. نواز شریف سالها در عربستان بود و عربستان هم رقم قابل توجهی مساعدت مالی در اختیار وی قرار می‌داد تا وی بتواند در مجتمع تولید فولاد در  عربستان سرمایه گذاری کند.

بخشی از این نیازمندی می تواند به سادگی  از سوی ایران برآورده گردد. در تامین مستمر گاز و برق فقط همسایه است که می تواند کمک کند و نه هیچ کشور دیگری. همچنین ایران راه مناسب برای وصل  پاکستان به اروپا است و به هر حال، پاکستان به دلیل همسایگی، نیازمند پیوندهای مستحکم با ایران است و عربستان هم باید این اختیار را به پاکستان بدهد تا از استحکام روابط بین دو سو خوشحال باشد..

آینده روابط دو کشور

آینده روابط دو کشور عربستان و پاکستان بر همین سبک و سیاق است. باید منتظر بود و دید تحولات سال ۲۰۱۴ در افغانستان چه خواهد شد. میزان تحمل ارتش پاکستان از رفتارهای و برنامه های نواز شریف تا چه میزانی است و تا چه میزان زاویه یا تطابق وجود دارد. در دو ماه آینده نواز شریف باید دو فرمانده عالی‌رتبه ارتش، از جمله رئیس ستاد مشترک و فرمانده نیروی زمینی را منصوب کند.

در واقع آنچه در ستاد مشترک ارتش، از رفتار نواز شریف استنباط خواهد شد اگر قابل جمع با رویکردهای ارتش باشد روابط عربستان و پاکستان از شرایط موجود بدتر نخواهد شد‌، اما اگر ناخرسندی در بین ارتش و نواز شریف ایجاد گردد، عربستان در فضایی سردرگم به سرخواهد برد و روابط به شکلی مناسب و عالی عملیاتی نخواهد شد

*سفیر پیشین و کارشناس مسائل پاکستان

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=7420

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.