تنش ها میان بغداد و اقلیم کردستان در حالی ادامه دارد که بررسی تحولات عراق حقایق دیگری را آشکار می سازد و آن نقش جریان سوم در ناآرامی های مذکور است.در چارچوب تحولات عراق چندین بازیگر به صورت آشکار و پنهان ایفای نقش می کنند که برای رسیدن به منافع خود هر ابزاری را به ...

تنش ها میان بغداد و اقلیم کردستان در حالی ادامه دارد که بررسی تحولات عراق حقایق دیگری را آشکار می سازد و آن نقش جریان سوم در ناآرامی های مذکور است.در چارچوب تحولات عراق چندین بازیگر به صورت آشکار و پنهان ایفای نقش می کنند که برای رسیدن به منافع خود هر ابزاری را به کار می گیرند. بخش اول این جریان ها…

اختصاصی بصیرت: عراق پس از خروج نیروهای آمریکایی در مسیر ثبات گام های بسیاری برداشته است، اما همچنان این کشور با برخی چالش های داخلی و خارجی مواجه است.

در کنار انفجارهای خونین و بحران های امنیتی، تکرار تقابل ها میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان به مسئله ای قابل تأمل در عراق مبدل شده است. اختلاف علاوه بر سر منطقه کرکوک به تصمیم دولت مرکزی برای حضور نظامی در مناطق مورد مناقشه خارج از اقلیم کردستان و منطقه کرکوک باز می گردد. دولت بغداد در این منطقه، نیرویی با عنوان واحد فرماندهی عملیات «دجله» تشکیل داده است که این نیرو عاملی برای نگرانی منطقه کردستان شده است که در نتیجه آن طرفین تقابل آتش نیز داشته اند. این اختلافات در حالی افزایش یافته که نخست وزیر عراق در شرایط فعلی علاقه دارد تا به شرایط پیش از سال ۲۰۰۹ بازگردد، به طوری که مناطق بر اساس تشکیل کمیته های مشترک اداره شود که دولت کردستان و پارلمان عراق درباره این پیشنهاد توافق کردند.

یکی از کمیته ها مربوط به مسائل نظامی بوده که دو طرف درباره عقب نشینی با یکدیگر توافق کردند ولی بغداد نپذیرفته یگان موسوم به دجله را منحل کند که این مطالبه اصلی کردهاست و دیگری هم اداره مناطق مورد بحث با همکاری دو طرف است که این مسئله نیز با مخالفت نوری مالکی منجر به توقف این مذاکرات شده است .تا چندی پیش دولت عراق به دلیل مشکلات با گروه های تندرو نسبت به تحرکات در کردستان بیشتر اغماض می کرد، ولی در شرایط فعلی که دولت وضعیت بهتری پیدا کرده با بهره گیری از این شرایط تلاش دارد تا در این منطقه اعمال حاکمیت بیشتری کند. دولت کردستان نیز در مقابل در زورآزمایی با بغداد تلاش می کند با ابزاری چون مسئله طارق الهاشمی یا سلب رأی اعتماد از نخست وزیر و حتی بهره برداری از موقعیت رئیس جمهور در پارلمان مقابله به مثل کند .تنش ها میان بغداد و اقلیم کردستان در حالی ادامه دارد که بررسی تحولات عراق حقایق دیگری را آشکار می سازد و آن نقش جریان سوم در ناآرامی های مذکور است.

در چارچوب تحولات عراق چندین بازیگر به صورت آشکار و پنهان ایفای نقش می کنند که برای رسیدن به منافع خود هر ابزاری را به کار می گیرند. بخش اول این جریان ها گروه های برجای مانده از دوران صدام نظیر بعثی ها و برخی سیاستمداران است که بعضاً در ساختار قدرت نیز حضور دارند. افرادی مانند طارق الهاشمی که به دنبال سلطه بر عراق و بازگرداندن آن به دوران گذشته هستند.  بخش دیگر این بازیگران خارج از چارچوب عراق هستند. کشورهایی مانند ترکیه، برخی دولت های عربی و غربی ها مجموع این بازیگران را تشکیل می دهند. البته نقش صهیونیست ها را نیز نمی توان نادیده گرفت که از فضای غبارآلود عراق برای رسیدن به منافع خود بهره برداری می کنند.

کشورهای عربی، ترکیه و غرب هر کدام به دنبال منافعی در عراق هستند. مهم ترین مسئله برای کشورهایی مانند ترکیه و غربی ها سلطه بر منابع نفتی عراق است که با بحران سازی به دنبال کسب امتیازاتی در این حوزه می باشند. البته آنها از روابط رو به گسترش عراق با برخی کشورها نظیر ایران، روسیه و چین نیز ابراز نارضایتی می کنند، چنانکه پس از امضای قراردادهای تسلیحاتی میان روسیه و عراق جنجال های بسیاری برای برهم زدن این توافقات صورت دادند. کشورهای عربی نیز عملاً با ساختار سیاسی عراق مخالف بوده و به هر نحوی به دنبال احیای دوران صدام هستند. هر چند عراق بر گسترش روابط با این کشورها تأکید دارد و آنها نیز با پذیرش ریاست عراق بر اتحادیه عرب در ظاهر پذیرنده این روابط شده اند، اما در عمل، به مقابله با دولت مرکزی عراق می پردازند. بخشی از تحرکات آنها نیز در قالب حمایت از اقلیم کردستان صورت می گیرد که سفرهای بارزانی به قطر، امارات و عربستان در این چارچوب بوده است . نقطه اشتراکی که میان اهداف ترکیه، غرب، کشورهای عربی و صهیونیست ها وجود دارد، نارضایتی آنها از حضور عراق در جبهه مقاومت و حمایت های آن از سوریه است. آنها تأکید دارند که تغییر رویه عراق و تبدیل مرزهایش به منطقه ای برای مقابله با سوریه می تواند تأثیر بسیاری بر اهداف آنها در سوریه و حتی سرنگونی نظام این کشور داشته باشد.

باتوجه به شرایط مذکور می توان گفت که هر کدام از این بازیگران بر اساس ظرفیت های خود در روند تحولات عراق دخالت کرده و برآنند تا از شرایط ملتهب مذکور برای رسیدن به اهداف خود بهره برداری کنند. البته در نگاه آنها، دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان دارای جایگاهی نیستند، بلکه آنها برآنند تا صرفاً منافع خود را تأمین کنند و هیچ تفکری برای حمایت یک جانبه از دولت مرکزی و یا اقلیم کردستان ندارند. بر این اساس ادعای آنان در حمایت از اقلیم کردستان و شخص بارزانی نه بر اساس حمایت قاطع از آنها بلکه در چارچوب اختلاف افکنی در عراق است که مکمل آن نیز انفجارهای خونین این کشور می باشد که هر روز ده ها کشته و زخمی بر جای می گذارد. لذا می توان گفت مناقشات موجود میان اکراد و دولت مرکزی عراق در نهایت برنده ای نخواهد داشت، چراکه دشمنان عراق به دنبال تضعیف هر دو طرف بوده تا در سایه آن بتوانند منافع خود را اجرایی سازند، در حالی که عراق از مسیر بازسازی و توسعه بازمانده و همچون کشورهای جنگ زده همواره در آشوب و التهاب خواهد بود.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=2509

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.