به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، قریب به شش سال از روزهای پیدایش غول بیشاخ و دم منطقه که بعدها داعش نامیده شد، میگذرد. در روزهای ابتدایی شکل گیری تروریسم در منطقه، میزان تحولات به نفع این گروهها به حدی با سرعت انجام میگرفت که در بسیاری از موارد برای کارشناسان و تحلیل گران غیر قابل باور بود.
وقتی گروه داعش که دیگر به راحتی خود را “دولت اسلامی عراق و شام” نامید و بخش اعظمی از سوریه و شمال عراق را تحت اشغال خود داشت خیلیها باور کرده بودند که یا سوریه و عراق تجزیه خواهد شد و یا دولتهای مخالف جریان مقاومت در منطقه شکل خواهد گرفت.
اگر بخواهیم روند رشد داعش را در منطقه بررسی کنیم جای پای دلارهای سعودی و غولهای اطلاعاتی غربی را پیدا خواهیم کرد. تفکری که برای درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در منطقه با کمکهای میلیارد دلاری سعودیها و البته اطلاعات سازمانهای اطلاعاتی فرامنطقهای شکل گرفت.
جنگ بین تفکر داعشیها با جبهه مقاومت چندین سال با درایت جمهوری اسلامی ایران و سپاه در منطقه پیش رفت و قدرت ایران به کشورهای منطقه دیکته شد که همان کشورهایی که از اقامهی نماز در مسجد جامع حلب خبر میدادند به ایران آمدند تا بتوانند برای نقش آفرینی مثبت در منطقه، نظر ایران را جلب نمایند.
پیروزیهای مستمر ارتش عراق به داعش در خاک عراق و اعلام پاکسازی کامل خاک عراق از لوث وجود داعشیها نشان داد که ایران قدرت بلاشک در منطقه بوده و توانسته است تا سفرهای را که برای به دام انداختن جمهوری اسلامی در خاک سوریه و عراق به عنوان جنگ نیابتی برپا شده بود را به درستی مدیریت کند.
حدود دو ماه پیش سردار سلیمانی در یادبود شهید حججی اعلام کرد که به زودی جشن نابودی کامل داعش را برپا خواهیم کرد، برخی آن زمان در شک و ابهام بودند که واقعا این اتفاق میتواند صحت داشته باشد!؟
بررسی روزهای اخیر مناسبات منطقهای نشان میدهد که تحقق وعده سردار سلیمانی که البته وعده نصرت الهی است، بسیار نزدیک است و برای این ادعا هم میتوان چندین دلیل را برشمرد:
اول :تحولات عراق
پیروزیهای میدانی ارتش عراق در موصل که در واقع پایتخت داعش بود و سپس پاکسازی شهرهای کوچک اطراف موصل در استان نینوا طومار داعش را در این کشور پیچید و این اولین گام برای شکست کامل داعش در منطقه بود. بررسی پیروزی داعش در عراق نشان میداد که در آن سالها، برخی از سران قبایل برای ورود داعش به عراق چراغ سبز نشان داده بودند و البته این قدرت و نفوذ ایران در عراق بود که بسیاری از نیروهای عراقی را تحت لوای واحد به جنگ با داعشیها فرستاد.
دوم: تحولات سوریه
بخش اعظمی از خاک سوریه که از کنترل دولت مرکزی این کشور خارج شده بود، در اختیار داعش قرار داشت. اهداف محور مقاومت برای تکمیل گذرگاه زمینی عراق به سوریه از دل مناطق تحت اشغال داعش میگذشت و این امر میطلبید تا شهرهای مهمی همچون دیرالزور بطور کامل از وجود داعشیها پاکسازی شوند.
در اختیار گرفتن میادین نفتی شرق سوریه در منطقه تی ۲ و البوکمال گامهای پایانی تکمیل این گذرگاه بودند که این روزها تقریبا تمام شده و به جز چند روستا دیگر منطقهی قابل توجهی در اختیار داعشیها در سوریه قرار ندارد.
سوم: تحولات یمن
یمنیها طی سالهای گذشته در بدترین شرایط قحطی و جنگی در برابر سعودیهای تا بن دندان مسلح قرار داشتهاند. در طی این سالها یمنیها به این نتیجه رسیدهاند که چارهای برای جنگ با سعودیها به جز تکمیل پروژههای موشکی خود ندارند. ساخت نسل های جدید موشکهای برکان ۱ و ۲ به همین منظور بود که یمنی ها سعی کردند و با بومی سازی موشکهای خود و افزایش برد زمینی آنها بالاخره توانستند فرودگاه ریاض را مورد اصابت قرار دهند.
این مساله در ابتدا توسط سعودیها تکذیب شد که موشک اصابت نکرده و در هوا منهدم شده است و بعد هم ایران را متهم کردند که موشکهای بالستیک خود را به یمن منتقل کرده و با سعودیها درگیر شده است. این موضوع در همان ابتدا توسط فرمانده سپاه تکذیب و اعلام شد که امکان انتقال موشکها به یمن در محاصره وجود ندارد اما در هر حال این موضوع نشان داد که اولا موضوع یمن با عربستان وارد فاز جدیدی شده است و ثانیا سعودیها که احساس میکنند خیال جمهوری اسلامی از داعش آسوده میشود سعی خواهند کرد تا دام دیگری را پهن نمایند.
چهارم: تحولات لبنان
موضوع استعفای حریری مسجّل است که با دستور سعودیها صورت گرفته است. سناریو روانی و سیاسی آن نیز به گونهای ناشیانه و البته زننده انگشت اتهام را به سمت حزب الله نشانه رفت.
به نظر میآید لبنان که تحت اشراف راهبردهای حکیمانه حزب الله و حمایت همه جانبه ایران درحال پیشرفت بوده و نتایج این ثبات سیاسی حزب الله را به عنوان سکان ثبات ساز منطقه شکل داده بود اما در این شرایط سعودیها سعی کردهاند کام سیاسی حزب الله و ایران را تلخ سازند و در واقع به خیال باطل خود استارت افزایش بی ثباتی را توام با اعلام تحریمهای مالی علیه حزب الله و ایران تشدید نمایند و عملا نگذارند لبنان امن و موفق روند ثبات را طی نماید.
دیروز سید حسن نصرالله اعلام کرد اطلاعات موثقی در دست دارد که نشان میدهد سعودیها به کمک دلارهای خود، اسرائیل را ترغیب کردهاند تا بار دیگر به لبنان حمله کند. این موضوع با درخواست کشورهای بحرین، امارات و عربستان از اتباعشان برای خروج سریع از لبنان بیش از پیش به ذهن متبادر شد.
عادل الجبیر نیز روز جمعه تلویحا در مصاحبهای گفته است هیچ میلی به رویارویی مستقیم با ایران را نداریم و سعی میکنیم این اتفاق نیفتد.
کنارهم چیدن قطعات سیاسی و میدانی پازل منطقه که از طرفی شکست کامل پروژه داعش بعد از سالها تحولات جدید در جبهه یمن و همچنین اقدامات سیاسی برای آماده سازی کشوری دیگری عنی لبنان نشان از آن دارد که به احتمال زیاد محمد بن سلمان سعی دارد تا در آستانهی اعلام رسمی پادشاهیاش، منطقه را درگیر یک اقدام نظامی جدی نماید تا کمترین توجه را در زمان انتقال قدرت به خود جلب نماید.
مجید قنبرزاده
به نکات زیر توجه کنید