کنش و رفتار احتمالی ایالات متحدهی آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب سناریوهای طرحشده توسط انجمن دانشمندان آمریکایی (FAS) عبارتاند از: افزایش فشار، بستن خلیج فارس و منزوی نمودن ایران، حملات دقیق و حسابشده، بمباران و حملهی فراگیر، تهاجم تمامعیار و در نهایت کاهش فشارها. مریم فتاحی؛ انجمن دانشمندان آمریکایی (FAS)، در ...
کنش و رفتار احتمالی ایالات متحدهی آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب سناریوهای طرحشده توسط انجمن دانشمندان آمریکایی (FAS) عبارتاند از: افزایش فشار، بستن خلیج فارس و منزوی نمودن ایران، حملات دقیق و حسابشده، بمباران و حملهی فراگیر، تهاجم تمامعیار و در نهایت کاهش فشارها.

مریم فتاحی؛ انجمن دانشمندان آمریکایی (FAS)، در نشستی که ۱۶ نوامبر در دانشگاه جان هاپکینز برگزار کرده است، به بررسی چند سناریوی محتمل در آیندهی روابط ایران و آمریکا و تأثیراتش بر اقتصاد جهانی پرداخته است. در این مطلب، که بخش نخست از واکاوی ۶ سناریوی محتمل در آیندهی روابط آمریکا و ایران است، به طرح و بررسی ابعاد هر یک از سناریوها خواهیم پرداخت و هزینهها و شاخصهای مرتبط با این سناریوها را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. در قسمت دوم این مطلب، مجموع سناریوهای مذکور را در بوتهی نقد و تحلیل قرار خواهیم داد و محتملترین سناریوها را به استناد دلایل کافی ارائه خواهیم نمود.
دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ تا به امروز، را میتوان به ۳ مرحله تقسیم کرد. مرحلهی اول از ابتدای پیروزی انقلاب تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ است. در این مرحله، آمریکا در امور داخلی ایران دخالت میکرد و میخواست انقلاب را به شکست برساند، اما مردم انقلابی علیه آمریکا موضع گرفتند. سرانجام با توجه به اینکه آمریکاییها به هیچ شکلی به اعتراضات مردم در مورد دخالتهایشان توجه نمیکردند، سفارت آمریکا در تهران تصرف شد.
مرحلهی دوم از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷، یعنی تا پایان جنگ، است. در این دوره، دولت آمریکا علناً در مقابل ملت ایران قرار گرفت، تبلیغات گستردهای را علیه ایران به راه انداخت، از ضدانقلاب حمایت کرد و سعی کرد در امور ایران دخالت کند. این کشور همچنین اقداماتی را در ماجرای طبس و کودتای نوژه انجام داد.
اما مرحلهی سوم دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۸ است که بحث «براندازی از درون» به عنوان اصلیترین برنامهی آمریکا در قبال ایران دنبال شد و همچنان هم دنبال میشود، اما به سرانجام نرسید. از سال ۱۳۸۸ به بعد، آمریکا دشمنی با جمهوری اسلامی را علنیتر کرده است. آنها تصورشان این است که این بار براندازی را با اقداماتی مثل تحریمها و گسترش تبلیغ علیه ایران، به ویژه با پیگیری بحث هستهای، دنبال کنند. به عبارت دیگر، میخواهند با این اقدامات در رفتار دولت ایران تغییر به وجود بیاورند.
به نظر میرسد شرایط کنونی در روابط دو کشور به گونهای است که همهی گزینههای ممکن، از مذاکرات دوجانبه تا یک حملهی نظامی تمامعیار، متصور است. انجمن دانشمندان آمریکایی (FAS)، در نشستی که ۱۶ نوامبر در دانشگاه جان هاپکینز برگزار کرده است، به بررسی چند سناریوی محتمل در آیندهی روابط ایران و آمریکا و تأثیراتش بر اقتصاد جهانی پرداخته است.[i] در این تحقیق میخواهیم به تحلیل این سناریوها از منظر سیاست خارجی آمریکا بپردازیم. در ابتدا به تحلیل جداگانهی هر سناریو به وسیلهی هزینههای تحمیلشده بر اقتصاد جهان و شاخصهای تأثیرگذار بر هر سناریو میپردازیم و سپس خواهیم گفت که امکانپذیرترین سناریو، با توجه به شرایط حال و آیندهی دو کشور، کدام سناریو است و چرا.
سناریوی اول: افزایش فشار
ایالات متحده فشارها را با دور جدیدی از تحریمها علیه هر بانک خارجی (خصوصی یا عمومی) که با بانکهای مرتبط با بانک مرکزی ایران مبادله داشته باشد افزایش میدهد. در حال حاضر تنها مبادلات نفتی و معاملات سنگین ممنوع شده است. این تحریمها ممکن است در ادامه، به جدایی بخش صادرات نفتی ایران از اقتصاد جهانی منجر شود. با این حال، وزارت خارجهی آمریکا از واردات محدود نفت خام چشمپوشی خواهد کرد، اما تلاش میکند تا خرید نفت ایران به حداقل برسد و به میزان چشمگیری کاهش پیدا کند. دور جدید این تحریمها ممکن است شامل محدودیت اعطای وامهای بینالمللی شود که به کاهش ذخایر ارزی ایران سرعت میبخشد. به طور کلی، میانگین هزینهی تحمیلشده بر اقتصاد جهان تقریباً ۶۴ میلیارد دلار آمریکاست.
به نکات زیر توجه کنید