ساختارهای سیاسی مستعمراتی که انواع امتیازات را برای چند کشور خاص در نظر می‌گیرند در غالب سازمان ملل و سازمانهای جهانی مشابه بارها امتحان خود را برای کشورهای در حال توسعه‌ی جهان پس داده‌اند و باعث بی اعتباری آنها گردیده است.   به گزارش پیارم حاجی آباد به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی دانا، ...

ساختارهای سیاسی مستعمراتی که انواع امتیازات را برای چند کشور خاص در نظر می‌گیرند در غالب سازمان ملل و سازمانهای جهانی مشابه بارها امتحان خود را برای کشورهای در حال توسعه‌ی جهان پس داده‌اند و باعث بی اعتباری آنها گردیده است.

 

به گزارش پیارم حاجی آباد به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی دانا، اقتصاد در قرن گذشته مولودی بنام « اقتصاد سیاسی » به جهان معرفی کرده است که هدف از آن استفاده سیاسی از اقتصاد برای تسلط بر دیگر کشورهاست.

با پایان یافتن استعمار کهنه، امروزه استعمار نو در غالب طرحهایی چون جهانی سازی ، تحریم ، تقسیم جهان و تعریف یک سویه واژگانی چون دموکراسی و حقوق بشر ، بتدریج در حال پیاده شدن هستند . استعمار نو تبعاتی به مراتب بدتر از استعمار کهنه و اشغال سرزمینهای دیگر دارد. تحریم های یک یا چند جانبه تنها یکی از ابزارهای اقتصاد سیاسی است که در سالهای اخیر جای خود را در معادلات و محاسبات اقتصاد و سیاست جهان باز کرده است.

نگاهی به تعدد روبه ازدیاد استفاده از تحریم ها ،گویای برخی حقایق تلخ  است. چند سالی است که بحث جهانی شدن با آب و تاب فراوان بر سر زبانهاست و نیروهای عظیمی این برنامه و طرح جهانی را به جلو می‌برند . حتی تئوریهای بسیاری این طرح را از نظر فکری در رشته‌های مختلف علوم انسانی ، به پیش می‌برند . ولی چرا ؟ این نیروهای عظیم که کشورهای صنعتی جهان از اصلی‌ترین آنها به شمار می‌آیند و به هر تحرک کوچک و بزرگی در سطح جهان به سرعت و با تمام توان واکنش نشان می‌دهند ، چرا جریان جهانی سازی را حمایت می‌کنند و به پیش می‌برند ؟ از آنجایی که منافع ملی در روابط بین‌الملل حرف اول را می‌زند ، کشورهای پیشرفته دنیا واستعمارگران دنیا چه منفعتی را در بحث جهانی شدن دنبال می‌کنند ؟ پاسخ به این سئوالها شاید لایه‌های پنهان برخی از این طرح‌ها را که بسیار ماهرانه طراحی شده است ، را بیشتر هویدا کند و از چند جهت قابل بررسی است ؛

۱-   تقسیم جهان به کار محور ( Work-based ) و اندیشه محور ( Knowledge-based ): « بر اساس آمارهای غیر رسمی آمریکا به تنهایی بیش از ۸۲% تولید علم جهان را به خود اختصاص داده است » .شاید کمی اغراق آمیز به نظر برسد ، به هر حال و بر این اساس ، برنامه‌ریزی‌های فراوانی در این کشور از گذشته های دور صورت گرفته است تا شرایط تحصیل برای نخبگان سرتاسر جهان در این کشور مهیا گردد و علم و دانش را به عنوان سلاحی قدرتمند در اختیار بگیرند و قدرت علمی خود را هر زمان که بخواهند بر جهانیان تحمیل کنند . و تنها از طرحهای پژوهشی حمایت بعمل می‌آورند که تماما” در راستای برنامه‌های آنها باشد . از طرف دیگر در چنین سیستمی که نیروهای انسانی یا به قولی «سرمایه‌های دانشی » بسیار زیادی وجود دارند ، هزینه‌های تولید کالا برای این نیروهای انسانی نخبه و متخصصان خبره ، غیر اقتصادی و بسیار بالاست. پس بنابراین آنها از سالها پیش دنیا را به دو قطب تولید کننده علم ( که خودشان هستند ) و تولید کننده کالا که عموما” کشورهای آسیای جنوب شرقی هستند ، تقسیم کرده‌اند . و میدانند که هزینه‌های تولید در این کشورها بسیار پایین است . و استفاده از این نیروهای انسانی برای تولید کالاهای ارزان قیمت برای جهانیان تاکنون کارآمدی ظاهری داشته و سبب رواج بیش از پیش آن بوده و خواهد بود . البته تولید با شناسایی شایستگی اصلی ‍ Competencies) Core ) در کشورها صورت می‌گیرد و پتانسیل بالقوه آنها برای تولید در نظر گرفته می‌شود . و به منظور جلوگیری از طغیان آنها در برابر طرحهای بعدی ، تولید هر کالا را چندین کشور انجام می‌دهند و به علت معاضدتی که بین اینها برقرار می‌گردد ‌، نیروهای خنثی کننده همواره وجود دارند . همانند تحریم نفتی ایران که دشمنی‌های کورکورانه عربستان باعث جلوگیری از کاهش تولید نفت و بهره بردن اقتصاد ایران و عربستان از گرانی قیمت نفت در بازارهای جهانی گردیده است

۲-   شایستگی اصلی (‍Core Competencies) : همه کشورهای دنیا در تولید یک یا چند محصول خاص قابلیت بالایی دارند و در طرح جهانی شدن جایگاه آنها مشخص شده است و برای پایین آوردن هزینه‌ها و افزایش تولید سعی می‌شود سرمایه گذاری‌ها در این شایستگی اصلی باشد . و از توزیع امکانات به بخشهای مختلف که از کارایی‌های آنها می‌کاهد ، جلوگیری به عمل می‌آید . و از نظر تئوریک (Theorical) نیز مباحثی چون کارایی (Efficiency) ،اثر بخشی (Effectiveness) ، شایستگی اصلی ( Core Competencies):، شرکتهای چند ملیتی(Multinational corporation)،کاهش هزینه‌ها و … زمینه‌ها را برای اجرای این طرح مهیا کرده‌اند .

به ظاهر مفاهیم منطقی هستند و طبیعتا” نیروهایی خواهان پیشبرد آنها خواهد گردید. این دقیقا”همان نقطه آغازین سلطه نوین و استعمار نوین است ، که در تحریم نفتی ایران بصورت شتابزده از این حربه استفاده کردند و افکار و اندیشه‌های شوم خود را خیلی زود برای جهانیان آشکار کردند . حامیان اصلی جهانی سازی به کشورها کمک می‌کنند در کالایی که شایستگی محوری دارند سرمایه‌گذاری کنند . و تولید این محصول با هزینه بسیار پایین تنها در چند کشور محدود انجام می‌پذیرد . و هر گاه کشوری ازسیاستهای آنها تبعیت نکند ، به راحتی تحریم می‌گردد. و با توجه به اینکه عمده درآمد این کشورها از محل فروش این محصول خاص خواهد بود این تولیدات به شاهرگ حیاتی آنها تبدیل می گردد و تحریم خرید آن ابزار قدرتمندی را در دست آنها قرار می‌دهد تا به راحتی اهداف خود را به پیش ببرند .

کشورهای جایگزین که در پی کسب سود بیشتر هستند از این موقعیت نهایت اسفاده رامی‌برند . همانند کشور عربستان و خصوصا”کشور قطر که با ما منابع نفتی و گازی مشترک دارند و توقف صادرات نفت ایران دو پیامد بسیار خوشایند و مفید برای آنها دارد : الف – افزایش قیمتها ب- افزایش منابع قابل صادرات بواسطه کاهش تولید کشور رقیب . و این دو مزیت باعث کمک این کشورها به طرحهای استعماری آنها خواهد گردید . و این یعنی استعمارنوین که بصورت شتابزده در مورد ایران به اجرا درآمد و می‌تواند درس بزرگی برای کشورهای دیگر دنیا بخصوص کشورهای در حال توسعه باشد.

کشورهای غربی همه تلاش خود را به کار برده‌اند که به همه بگویند هنر نزد ایرانیان است و بس.و تلاش می‌کنند ما را به سمت کارهای هنری سوق دهند . البته نفس این کار بد نیست ، ولی بدی مسئله اینجاست که هر زمان که ما خواسته‌ایم به سمت فناوری‌های برتر حرکت کنیم بشدت مخالفت کرده‌اند و تکنولوژی‌های پیشرفته را فقط برای خود می‌خواهند . آنها می‌خواهند تولید بوئینگ فقط در اختیار خودشان باشد و ما فقط فرش ببافیم . آنها با فرش بافتن ما مخالفتی نمی‌کنند ولی دستیابی به فن آوری‌های برتر را برای ما به « چاقویی در دست طفل » تشبیه می‌کنند . حال این سئوال مطرح می‌گردد که ما چقدر باید فرش ببافیم تا بتوانیم یک فروند بوئینگ بخریم ؟سووال مهم اینست اگر آنها فرشها و آثار هنری ما را نخرند چه اتفاقی برایشان رخ خواهد داد ؟ و اگر به ما هواپیما یا قطعات آن را نفروشند هنر ما کجایی پیشرفت و توسعه قرار می‌گیرد ؟

۳- اخلاق در اقتصاد سیاسی جهان :

رواج بد اخلاقی و شاید بهتر بگوییم بی اخلاقی‌ها در سیاست و اقتصاد جهان زنگ خطری است برای کشورهایی که به استقلال خود می‌اندیشند.

در برهه‌ایی از زمان کشور ما مجبور به خرید هواپیماهای جنگنده از کشور روسیه گردید و نکته قابل توجه در این قراردادهای تجاری ، علاوه بر باج‌گیری‌های مکرر روسها ( مثلا قراردادهای جدید برای آموزش و … ) وابستگی شدیدی بود که این تجارت غیر اخلاقی برای ایران بوجود آورده بود . چون این هواپیماها قابلیت کانابلایز (kanabelize) نداشتند ( استفاده از قطعات هواپیماهای فرسوده در هواپیماهای دیگر ). و اگر قطعه‌ایی خراب می‌شد می‌بایست شماره سریال آن برای سازندگان روسی ارسال ، تا قطعه‌ی جدید تولید و ارسال گردد . و این یعنی اوج ذلت یک ملت . و اوج رذالت یک تولید کننده . البته روسها این ترفندها را بارها در قضیه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بکار بردند و کاملا” برای ما ایرانیان و نیز جهانیان شناخته شد هستند و شاید به خاطر این رفتارهای کریه و زشت روسهاست که کشورهای دیگر حاضر به عقد قراردادهای ساخت نیروگاههای اتمی با این کشور نمی‌شوند . و این یک برگ برنده برای کشورهای استعمارگر غربی است تا برای مقابله با یک استعمار ، استعماری دیگر را طرح‌ریزی کنند . در این میان اگر ما سهم خود و آیندگان‌مان را طلب می‌کنیم باید توان تولید را حتی اگر بی‌کیفیت‌ترین تولیدات را داشته باشیم ، انجام دهیم . و با خریدهایمان از کالاهای خارجی تولیدات داخلی را تضعیف نکنیم . این نشانه استقلال ما و نسلهای بعدی ما خواهد بود . و اگرعده‌ایی پرپر می‌زنند تا بصورت قاچاق هم که شده تولیدات خارجی را وارد بازار ایران کنند، و عده‌ایی نیز به بدترین شکل ممکن اعتماد مردم را به تولیدات داخلی از بین می‌برند و فقط سودهای زودگذر را طلب می‌کنند ، باید یادمان باشد که تیشه بر ریشه‌ی استقلال سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی خود زده‌ایم . و اگر تا دیروز تنها روسها دنبال تجارت کثیف بودند در طرح جهانی شدن همه دنبال ایجاد وابستگی و فشارهای سیاسی و اقتصادی خواهند بود . و هیچ گاه حقوق ما را به رسمیت نخواهند شناخت و آنقدر جای آزادی عمل برای ما نخواهند گذاشت تا در مناسبات آینده جهان تاثیر گذار باشیم .

۴-سلب قدرت سیاسی:

ساختارهای سیاسی مستعمراتی که انواع امتیازات را برای چند کشور خاص در نظر می‌گیرند در غالب سازمان ملل و سازمانهای جهانی مشابه بارها امتحان خود را برای کشورهای در حال توسعه‌ی جهان پس داده‌اند و باعث بی اعتباری آنها گردیده است. با ناکارآمد شدن این سازمانها طرح‌ریزی ساختارهای نویی که اهداف به مراتب بلند پروازانه‌تری داشته باشند یک ضرورت حیاتی است. و سازمان تجارت جهانی (WTO) یکی از این سازمانهاست . که فشار خیلی زیادی را بر اقتصادهای نو ظهور و در حال توسعه جهان تحمیل خواهد کرد . و تنها با برداشتن شدن تعرفه‌ها، صدمات زیادی به صنایع کشورهای در حال توسعه وارد خواهد آمد و هزینه‌های تولید بالا ، تمامی صنایع نو پای آنها را از بین خواهد برد . چون اصولا”قابلیت رقابت آنها تصوری باطل است . از طرف دیگر نپیوستن کشورهای مستقل به این سازمان باعث محدودیت تجارت با آنها می‌گردد . و پیوستن به این سازمانها هم باعث افزایش صادرات کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه و عقب مانده می‌گردد؛ چرا که یکی از اهداف آن، حذف تعرفه های گمرکی است.

با جهانی سازی (Globalization) همانگونه که در ورزش کشورهای جهان رواج خطرناکی پیدا کرده است، دولتها نیز از دخالت در امور داخلی خود منع می‌شوند و اگر چنین کاری نکنند تعلیق و تحریم می‌گردند و عملا” دولتها از اعمال نظر در بسیاری از امور خود محروم می شوند. چنانچه هم اکنون دولتهای جهان حق دخالت مغایر با اساسنامه‌های فدراسیونهای ورزشی خود را ندارند.

نتیجه آنکه چه عضو این سازمانها شویم و چه نشویم اینها طرحهایی برای استعمارنوین است و کشورهای کمتر توسعه یافته قدرت تاثیرگذاری چندانی در این سیستم نخواهند داشت.

ضرورت طرح اقتصاد مقاومتی

رواج بد اخلاقی‌های اقتصادی در جهان برای ایجاد وابستگی شدید ، رواج تئوریهای علوم انسانی که اهداف موزیانه‌ایی در پس خود دارند ، رواج تجارتهای ویرانگر با وابستگی‌های غیر معمول و شدید ،گسترش سازمانهایی که هدفهای استعماری را دنبال می‌کنند و… همگی برای کشورهایی که به استقلال خود می‌اندیشند، زنگ خطری جدی است. چون همانگونه که اشاره شد عضویت در سازمانهای جهانی و عدم عضویت، هر دو معضل بزرگی برای کشورها ، خصوصا” کشورهای در حال توسعه است و اقتصاد آنها را با طوفانی سهمگین و رقابتی نا برابر مواجه می‌کند .

در این میان ارائه طرح اقتصاد مقاومتی طرحی بسیار هوشمندانه برای در امان ماندن از آسیب‌های جدی این سیاستهاست. روابط سیاسی و اقتصادی سلطه جویانه‌‌ی پس از انقلاب با ایران، اقتصاد مقاومتی را روز به روز ارزشمند‌تر می‌کند. کشوری که منابع عظیمی از نفت و گاز دارد قطعا” مورد طمع کشورهای دیگر است. اقتصاد مقاومتی اقتصاد ایران را به چشمه‌ایی جوشان تبدیل می‌کند که آلودگی آبهای جهان در آن تاثیری ندارد.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=11269

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.