« به جد معتقدم نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای به دست آمده در این انتخابات را بیش از هر چیز مدیون تدبیر رهبری نظام است. عملکرد و اراده مقام رهبری نقش مهمی در تضمین سلامت این انتخابات داشت، به عقیده نگارنده نتایج این انتخابات بر محبوبیت و مشروعیت مردمی رهبری نظام افزود.» سایت ضد انقلاب “گویا ...

« به جد معتقدم نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای به دست آمده در این انتخابات را بیش از هر چیز مدیون تدبیر رهبری نظام است. عملکرد و اراده مقام رهبری نقش مهمی در تضمین سلامت این انتخابات داشت، به عقیده نگارنده نتایج این انتخابات بر محبوبیت و مشروعیت مردمی رهبری نظام افزود.»


سایت ضد انقلاب “گویا نیوز”(news.gooya) در یادداشتی به قلم “رشید اسماعیلی” به بررسی بازندگان و برنگان اصلی انتخابات ۲۴ خرداد پرداخت و در این باره می نویسد: جای این پرسش است که برندگان و بازندگان اصلی انتخابات ۲۴ خرداد چه کسانی بودند؟ این نوشتار بیش از هر چیز در پی پاسخ این سئوال است.

 

[ اما این نکته را باید توجه داشت تمام مطالبی که در رسانه های اپوزیسیون وجود دارد در جهت تخریب ۸ سال گذشته است. نباید از انصاف دور شد چرا که در طول ۸ سال دولت آقای احمدی نژاد کشور در عرصه های داخلی و بین المللی به پیشرفت های چشمگیری دست یافت. ]

 

 

الف- برندگان

۱)مردم و جامعه مدنی ایران- شرکت گسترده در این انتخابات و رییس جمهور شدن فردی مانند حسن روحانی عملا بسیاری تهدیدها علیه امنیت ملی را خنثی خواهد کرد، هم چنین با توجه به مشی و منش آقای روحانی و تیم همراهش می توان این انتظار را داشت که وضع اقتصادی و معیشتی مردم نیز طی چند سال آینده بهبود چشمگیری یابد و چرخ های اقتصاد کشور رفته رفته به حرکت در آید.

اگر چه رییس جمهور منتخب هم در عرصه اقتصاد و سیاست داخلی و هم در صحنه بین المللی با چالش های صعب و سهمگینی مواجه است اما تغییرات مثبت و تدریجی در هیچ کدام از این عرصه ها دور از دسترس نیست و معتقدم وضع کشور در پایان دوره ۴ ساله ی ریاست جمهوری آقای روحانی از هر لحاظ بهتر از وضع کنونی خواهد بود و مهم تر از همه اینکه این بهبود در وضعیت با حداقل هزینه به دست خواهد آمد.

 

 

۲)نظام جمهوری اسلامی، نهاد انتخابات و شخص مقام رهبری- یکی دیگر از برندگان قطعی این انتخابات نظام جمهوری اسلامی و مجموعه ی نیروهای وفادار به قانون اساسی آن بودند. برگزاری انتخاباتی سالم و بی مسئله که همه ی جناحهای داخل کشور نسبت به سلامت آن معترفند نه تنها بار دیگر اعتماد مردم به «نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی» را احیا کرد بلکه بر مشروعیت دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی به نحوی محسوس و کم سابقه افزود، این انتخابات شکست مطلق «پروژه مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی» بود که به خصوص طی سالهای اخیر از سوی بخشی از اپوزیسیون دنبال می شد.

 

انتخاب حسن روحانی هم بر مشروعیت داخلی و بین المللی نظام خواهد افزود و هم از شکاف بین دولت-ملت خواهد کاست و این همه در درجه ی اول به پایایی و ماندگاری نظام جمهوری اسلامی و شکوفایی اقتصادی و سیاسی کشور کمک خواهد کرد، به جد معتقدم نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای به دست آمده در این انتخابات را بیش از هر چیز مدیون تدبیر رهبری نظام است. عملکرد و اراده مقام رهبری نقش مهمی در تضمین سلامت این انتخابات داشت، به عقیده نگارنده نتایج این انتخابات بر محبوبیت و مشروعیت مردمی رهبری نظام افزود.

صحبت های ایشان در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۲(دو روز پیش از انتخابات) و در صبح روز رای گیری تاثیر مستقیم و مسلمی در تحقق رویداد تاریخی ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ داشت. بنابر این من نیز مانند بسیاری از اصلاح طلبان معتقدم شخص آیت الله خامنه ای را نیز باید از برندگان اصلی و قطعی این انتخابات به شمار آورد.


۳)نیروهای میانه رو و شخص اکبر هاشمی رفسنجانی- شاید بیت شعری که هاشمی رفسنجانی در مطلع پیام تبریکش پس از انتخابات آورد خود به بهترین وجه بیانگر نقش و موقعیت او پس از انتخابات ۲۴ خرداد باشد: «هاتف آن روز به من مژده این دولت داد/که بر آن جور و جفا صبر و ثباتم دادند». حدود یک هفته پیش عباس عبدی در ستایش رفتار هاشمی پس از رد صلاحیت نوشت: « منتقدین باید از رفتار آقای هاشمی درس بگیرند. همه رهبران منتقد با حذف خود، نه‌تنها کمکی به اصلاحات نکردند که بیش از همیشه اثرگذاری خود را در جامعه کاهش دادند، ولی آقای هاشمی پس از ردصلاحیتی که به مخیّله کمتر کسی خطور می‌کرد، حتی تغییر لحن هم ندادند و جالب‌تر این که خواهان ایجاد حماسه سیاسی شدند و شنبه گذشته در مجمع تشخیص مصلحت کنار آقای جنتی جلسه‌گردانی کردند، و [جمعه ۲۴ خرداد نیز ] از اولین افرادی است که رای خواهد داد.»

بدون شک صبر، متانت و تدبیر هاشمی نقش ویژه ای در پدید آمدن این اتفاق بزرگ داشت. این یکی از بهترین بازی های این شطرنج باز قهار عرصه سیاست ایران بود. در حالیکه عده ای عجولانه پس از رد صلاحیت هاشمی خواهان استعفای او از مناصب حکومتی و واکنش های شدید و غلیظ از جنس واکنشهای مرسوم در این ۴ سال یا خواهان فشار بر دو کاندیدای باقی مانده جهت خروج از عرصه  انتخابات و سپردن کامل میدان به اصولگرایان بودند تاکتیک هاشمی تبدیل این انتخابات به بازی برد-برد برای مجموعه ی نظام وجناحهای سیاسی داخل کشور اعم از منتقد، اصلاح طلب و اصولگرا بود. تاکتیکی که جواب داد و پیروز شد. این انتخابات وضعیت نیروهای میانه رو و حلقه  اطرافیان آقای هاشمی را هم در افکار عمومی و هم در مناسبات قدرت تا حدود زیادی ترمیم کرد و به همین دلیل هاشمی رفسنجانی را نیز باید از برندگان قطعی این انتخابات به شمار آورد.

 

۴)محمدرضا عارف- در میان اصلاح طلبان هیچ کس به اندازه ی عارف پیروز این انتخابات نبود. او با ایثار و مسئولیت شناسی خود کمک بزرگی به اجماع و در نتیجه پیروزی کرد و از این رهگذر اعتباری گرانسنگ و نامی نیک برای خویش به دست آورد. اعتبار و نام نیکی که شایسته ی اوست.

 

 

۵)اصولگرایان معتدل – اصولگرایان معتدل و چهره هایی نظیر علی لاریجانی ، علی مطهری و حتی علی اکبر ولایتی را نیز باید از دیگر برندگان این انتخابات دانست. برای آنها کار با شخصیتی مانند روحانی به مراتب ساده تر از تیپ افرادی مانند احمدی نژاد یا [یکی از کاندیداهای اصولگرا] است. پیش بینی می شود که روحانی روابط خوبی با این طیف از اصولگرایان داشته باشد و حتی از آنها در کابینه هم استقاده کند. انتخاب روحانی در مجموع موجب ترمیم موقعیت این بخش از اصولگرایان هم خواهد شد. انتخاب روحانی آغاز عصر میانه روی است و در این بین اصولگرایان میانه رو هم بازار گرمی خواهند داشت.

 

 

۶)محسن رضایی- محسن رضایی و سبد رایش را نمی توان متعلق به اصولگرایان دانست، بخشی از رای او قومی بود و بخشی دیگر حاصل پیامی که او به مخاطبانش منتقل می کرد. پیام «برنامه محوری» و «پرهیز از دسته بندی ها و جنجال های سیاسی» ، بخشی از مردم او را در قامت متخصصی می دیدند که برای درمان دردهای کشور راه حل و برنامه دارد و به همین دلیل به او رای دادند. او حتی در میان بخشی از افرادی که به کاندیداهای دیگر خصوصا روحانی رای دادند توانست چنین تصویری از خود بسازد. اگر چه او در این انتخابات پیروز نشد ولی این انتخابات در مجموع بر منزلت و اعتبار او در جامعه ی ایرانی افزود.

 


۷)تحولخواهان و آنها که به بقا و سربلندی ایران می اندیشند- بخشی از رای دهندگان در این انتخابات کسانی بودند که علاقه و ارادتی به نظام جمهوری اسلامی ندارند ولی نسبت به سرنوشت کشور و روند فزآینده ی مشکلات داخلی و افزایش احتمال مداخله ی خارجی احساس خطر می کنند، این افراد در واقع پیام و دعوت بی سابقه ی رهبری در سخنرانی ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ برای «کمک به ایران» را دریافته و به این پیام پاسخ مثبت دادند و با تضمین سلامت انتخابات به وسیله ی رهبری مزد این اعتماد و پاسخ مثبت را دریافت کردند. نتایج این انتخابات می تواند مقدمه ای باشد برای تقویت امنیت ملی و تحقق بهتر منافع ملی، بنابراین همه ی ایراندوستان حتی آنها که به لحاظ سیاسی و عاطفی علاقه ای به جمهوری اسلامی یا جناحهای اصلاح طلب و میانه روی آن ندارند را باید پیروز این انتخابات دانست، حتی آن بخش از این افراد که به هر دلیل در این انتخابات شرکت نکردند و رای ندادند.

 

ب) بازندگان

۱) دست راستی های افراطی در اسرائیل و آمریکا- همه ی آنها که با یک ایران قدرتمند و معقول مشکل دارند و یک جمهوری اسلامی معتدل و قوی را مانعی در راه اهداف خود در منطقه ی خاورمیانه می بینند و در رأس آنها دست راستی های افراطی اسراییلی و آمریکایی؛ افرادی نظیر نتانیاهو و لیبرمن در اسرائیل و جان بولتون، چنی، ولفوویتز و نیروهای منتهی الیه راست حزب جمهوریخواه آمریکا بازندگان این انتخابات بودند. خشم و نارضایی محافل افراطی و جنگ طلب خصوصا در اسرائیل از مشارکت سیاسی گسترده ی ایرانیان و انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری از همان واکنش های اولیه ی آنها هم هویداست. این نیروها معمولا در پی تقویت گزینه ی بی ثباتی و درگیری و تنش قومی در ایران هستند و هر گونه تحولی که گزینه ی ضعف، بی ثباتی و هرج و مرج در ایران را کمرنگ کند و به ترمیم شکاف دولت-ملت بیانجامد با اهداف بلند مدت آنها در این منطقه ناسازگار است.

 

 

۲) رضا پهلوی و مؤتلفینش و همچنین مسعود رجوی ، مجاهدین خلق و تجزیه طلبان – بدون شک از میان افراد و گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی، «بهار ایرانی» بیش از همه برای افرادی مانند رضا پهلوی و نیروهایی که طی ماههای اخیر او سخنگویی شان را به عهده گرفته گران تمام شد. آنها چند روز پیش از انتخابات با طرح تحریم فعال انتخابات به منظور مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی و طرح تقاضا از مردم برای ارسال نامه به سفارت خانه های خارجی جهت تقاضای نظارت بین المللی به مصاف گزینه ی «حضور اصلاح طلبانه در انتخابات» رفتند و البته شکست سختی خوردند. تا کنون گزارشی از ارسال حتی یک نامه به سفارتخانه های خارجی در پاسخ به دعوت رضا پهلوی و دوستانش دریافت نشده است اما رسانه های داخلی و خارجی همه از حضور بیش از هفتاد درصدی ملت ایران در انتخابات و پاسخ مثبت ملت به تقاضای چهره هایی نظیر هاشمی و خاتمی و دیگر شخصیت های اصلاح طلب و تحولخواه خبر می دهند. محفل رضا پهلوی با نزدیک شدن به محافل دست راستی در آمریکا مایل به ایفای نقش «حامدکرزای» در ایران بوده و هستند آنها اما خود بهتر از هر کس می دانند که انتخابات سال ۹۲ این آرزو را به محاق برد.

 

 

مسعود رجوی و مجاهدین خلق را نیز با دلایلی مشابه به رضا پهلوی باید از شکست خوردگان این انتخابات به شما آورد. نیروهای تجزیه طلب نیز از بازندگان عمده ی این انتخابات بودند. تجزیه طلبی در ایران پایگاه اجتماعی ندارد و بیشتر متکی به پشتیبانی خارجی و تا حدودی نا کارآمدی دستگاه مدیریتی کشور است بنابراین تقویت موقعیت بین المللی ایران،خروج آن از انزوا و بهبود وضعیت اداره ی کشور که از پیامدهای انتخابات ۲۴ خرداد خواهد بود به تضعیف هر چه بیشتر جریانات تجزیه طلب منجر می شود. تصاویر شادی مردم پس از انتخابات در شهرهایی مانند تبریز و زاهدان خود به بهترین وجه شکست سیاست های تجزیه طلبانه را به رخ می کشد.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=5123

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.