بی‌بی‌سی فارسی این روزها ضمن پوشش خبری مسائل انتخابات، به خیال‌پردازی و داستان‌نویسی هم روی آورده است، بالاخص در حوزه مسأله هسته‌ای ایران! پنج‌شنبه گذشته اولین گزارش از سلسله گزارش‌های مربوط به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان را ملاحظه فرمودند. فارس در تلاش است تا با محوریت بی‌بی‌سی فارسی، به شناسایی گرایش‌های ...

بی‌بی‌سی فارسی این روزها ضمن پوشش خبری مسائل انتخابات، به خیال‌پردازی و داستان‌نویسی هم روی آورده است، بالاخص در حوزه مسأله هسته‌ای ایران!

پنج‌شنبه گذشته اولین گزارش از سلسله گزارش‌های مربوط به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان را ملاحظه فرمودند. فارس در تلاش است تا با محوریت بی‌بی‌سی فارسی، به شناسایی گرایش‌های رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور علیه انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان بپردازد. در اولین گزارش، علت انتخاب بی‌بی‌سی فارسی در محوریت این گزارش‌ها توضیح داده شد و ضمن شناسایی رویکرد کلان این رسانه بریتانیایی، تصریح شد که قریب به ۷۰ درصد از ادبیات این رسانه را در حوزه انتخابات، حمایت از دو جریان شناخته شده فتنه و انحراف تشکیل می‌دهد.

 

در گزارش قبلی، رویکرد بی‌بی‌سی به «اصلی‌ترین مساله» انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان مورد مداقه قرار گرفت و بیان شد که تنها در حدود ۱۶ درصد از انگاره‌های کارشناسان مورد نظر این رسانه منتهی به مسائلی نسبتا واقعی شده و ۸۴ درصد دیگر، از تطابق لازم با واقعیت جامعه ایران برخوردار نیست.

 

با این حال، همان‌طور که مخاطبان محترم فارس آگاهی دارند، اصلی‌ترین مساله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مساله هسته‌ای کشورمان است. همان‌طور که انتظار می‌رفت، بی‌بی‌سی فارسی تلاش کرده است تا جایگاه این مساله را در رابطه با انتخابات ریاست‌جمهوری مورد تحلیل قرار دهد و به‌زعم خود، نشان دهد که این انتخابات چه تاثیری می‌تواند بر رویکرد هسته‌ای ایران داشته باشد.

 

مهم‌ترین مطلبی که در این فقره توسط رسانه مزبور منتشر شده است، یادداشتی است تحت عنوان «رئیس‌جمهور آینده ایران از برنامه هسته‌ای عقب می‌نشیند» که به قلم «حسین باستانی» به‌رشته تحریر درآمده است.

 

برای تحلیل رویکرد بی‌بی‌سی فارسی به ارتباط میان انتخابات و برنامه هسته‌ای، از عنوان همین یادداشت می‌توان آغاز کرد. عنوان متضمن دو نکته اساسی است: «اولا، مساله هسته‌ای مساله‌ای غیرملی است که از رئیس‌جمهوری به رئیس‌جمهور دیگر و از دولتی به دولت دیگر قابل تغییر است و ثانیا، رئیس‌جمهور آتی لاجرم از آن عقب‌نشینی خواهد کرد!»

 

عدم انطباق این عنوان با واقع واضح‌تر از آن است که نیازی به شرح و تدقیق داشته باشد اما مساله مهم آن است که باستانی چگونه این مدعای خود را تشریح کرده است.

 

یادداشت مذکور بدوا با یک پیش‌بینی شروع شده است: «رئیس‌جمهور آینده ایران، هر کس که باشد، از برنامه هسته‌ای ایران عقب نشینی خواهد کرد. این پیش‌بینی به زبان ساده یعنی، فارغ از آنکه در انتخابات آینده محافظه‌کاران، اصلاح طلبان یا طرفداران محمود احمدی‌نژاد به پیروزی برسند، عقب‌نشینی از برنامه هسته‌ای، به نام دولت پیروز انتخابات ثبت خواهد شد. لازم به ذکر است که تعریف مشخص «عقب‌نشینی از پرونده هسته‌ای» در این نوشته، پذیرفتن شرایط گروه ۵+۱ یعنی تن دادن به شفافیت مطلق در فعالیت‌های هسته‌ای و نیز توقف غنی‌سازی با درصد بالای اورانیوم است.»

 

آنچه بی‌بی‌سی فارسی به‌عنوان پیش‌بینی مطرح کرده است، بیش از آنکه پیش‌بینی باشد «طرح یک آرزو» و نوعی خیال‌پردازی است. بنابر اصول علمی پیش‌بینی، مگر در شرایط خاص، روند گذشته در آینده ادامه می‌یابد و این بدان معناست که پیش‌بینی بی‌بی‌سی فارسی از اساس فاقد اماره‌هایی است که مثبت آن باشند. اما همین خیال‌پردازی در ابتدای یک یادداشت رسانه‌ای به‌عنوان پیش‌بینی به‌خورد مخاطب داده شده و تا پایان پیش رفته است، به‌عبارت دیگر وقت مخاطب تلف شده است تا خیالات آقای نویسنده تبیین شود و آقای باستانی، «ژول ورن»‌وار به تشریح خیالات خود بپردازد.

 

راه مقدماتی اثبات این پیش‌بینی هم همان چیزی است که در پیش‌فرض عنوان هم آمده بود. این تفکر که مساله هسته‌ای نه ملی، که خواسته مقامات ایرانی است و تغییر در ترکیب دولت می‌تواند باعث تغییر رویکرد ایران در آن شود.

 

* توان ایران در مقابله با تحریم‌ها

 

اما پاسخ بی‌بی‌سی به اینکه چرا ایران باید عقب نشینی کند، چنین است: «حکومت ایران، در درازمدت «توان» مقابله با تحریم‌های بین‌المللی را نخواهد داشت.» برای اثبات این مدعا، نویسنده تلاش کرده است نشان دهد که تحریم‌های فعلی با تحریم‌های ۳۰ سال قبل آمریکا و غرب علیه ایران تفاوت داشته و از «جنس دیگری» است.

 

به عبارت دیگر از منظر حسین باستانی، نهادهای حکومتی ایران با کمبود بودجه مواجه شده‌اند و این کمبود بودجه در صورت عدم انعطاف ایران در برنامه هسته‌ای تشدید نیز خواهد شد و سرانجام، نهادهای حکومتی در ایران مجبور به پذیرش عقب‌نشینی خواهند شد.

 

این ادعا به دلایل متعدد فاقد شانیت لازم است:

 

اولا، ایران در حال تدوین راهبرد لازم برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی است که از آن تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» یاد می‌شود که تنوع بخشیدن به منابع درآمدی از ارکان آن است؛

 

ثانیا، ایران دارای منابع گسترده بوده و همچون کره شمالی نیست که تحریم بتواند تمام راه‌های امرار معاش را برآن ببندد؛

 

ثالثا، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، مشکلات اخیر کشور بیش از آنکه تحت تاثیر تحریم‌ها باشد، تحت تاثیر سوءمدیریت داخلی است که بالاخص با اجرای نادرست هدفمندسازی یارانه‌ها و افزایش سرسام‌آور نقدینگی سرگردان همراه بوده است؛

 

رابعا، قطع وابستگی بودجه ایران به نفت یکی از توفیقات اجباری ناشی از تحریم‌های فعلی است که در درازمدت به‌نفع اقتصاد ایران خواهد بود؛

 

خامسا، هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد که توان ایران در توسعه برنامه‌های حیاتی کشور نظیر برنامه هسته‌ای در پرتو تحریم‌ها دچار نقص شده باشد و

 

سادسا، اتفاقا با توجه به رو به کاهش بودن ذخایر نفت جهان، این احتمالا اقتصاد بین‌المللی است که در درازمدت توان تحمل خروج نفت ایران از بازار را ندارد. معافیت‌های تحریمی نه لطفی در حق ایران که لطفی در حق اقتصاد بین‌المللی بوده است که نمی‌تواند با شوک کاهش منابع مواجه شود. ظرف ۵ تا ۱۰ سال آینده، صحت این گفتار خود را بیشتر نشان خواهد داد. باستانی ظاهرا فراموش کرده است که هم‌اکنون ۷۰ درصد مصرف انرژی چین را ذغال‌سنگ تشکیل می‌دهد اما این روند زیاد نمی‌تواند ادامه یابد.

 

بر این اساس، نه‌تنها پیش‌بینی اولیه بی‌بی‌سی فارسی بلکه پیش‌فرض اولیه آن نیز دچار ایرادات جدی است و مشخص است که از دل چنین پیش‌بینی و پیش‌فرضی، چه حاصل خواهد شد؟

 

* استفاده از جریان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و شبیه‌سازی با برنامه هسته‌ای

 

ادامه بیان آرزوها در یادداشت بی‌بی‌سی فارسی تا آنجا پیش می‌رود که این رسانه وابسته به دولت بریتانیا تلاش می‌کند بین عاقبت برنامه هسته‌ای ایران و عاقبت جنگ تحمیلی که با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ همراه شد، شبیه‌سازی کند. به‌عبارت دیگر این رسانه در تلاش است تا برنامه هسته‌ای ایران را نیز مسیری دیگر برای «نوشیدن جام زهر» معرفی کند.

 

برای تدقیق در این مدعای بی‌بی‌سی فارسی، باید شرایط آن دوران و شرایط کنونی با یکدیگر مقایسه شوند تا روشن شود که این ادعای بنگاه سخن‌پراکنی دولتی بریتانیا، تا چه اندازه لغو است:

 

ایران در شرایطی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت که زیرساخت‌های اقتصادیش در جنگی نابرابر و ۸ ساله تخریب شده بود، جنگی که زمانی شروع شد که ایران به هیچ وجه آمادگی آن را نداشت. در آمریکا جمهوری‌خواهان بر سر کار بودند و نظام بین‌المللی از نظام دو قطبی در حال نیل به سوی نظام تک‌قطبی بود. جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج فارس تحت هدایت ایالات متحده به راه افتاده بود. جهان تحت انگاره‌های تاچریسم و ریگانیسم اداره می‌شد. قیمت نفت بسیار ناچیز بود. صادرات ایران تقریبا از بین رفته بود. اقتصاد ایران فاقد صادرات غیرنفتی بود. سیستم مالیاتی مدونی وجود نداشت و …

 

در شرایط فعلی اما، زیرساخت‌های اقتصادی ایران به‌مراتب قوی‌تر از آن روزگار است، ایران نه تنها با عراق نمی‌جنگد، بلکه عراق دوست ایران است و یکی از بازارهای هدف اقتصادی ایران. قدرت نظامی ایران در منطقه سرآمد است و پیشرفت‌های علمی کشور یازده برابر متوسط جهانی است. صادرات غیر نفتی به مرور در حال فرارفتن از درآمدهای نفتی است، سیستم مالیاتی مدون تا حدود زیادی به وجود آمده است هرچند که هنوز کامل نیست. در آمریکا دموکرات‌ها بر سر کارند و نظام تک‌قطبی در حال تبدیل به نظام چند قطبی است. آمریکا تا آنجا که بتواند از درافتادن مستقیم در نبردهای نظامی پرهیز می‌کند، چنان که در لیبی و سوریه پرهیز کرده است، حتی حاضر است به اسرائیل باج دهد تا علیه ایران حماقتی نکند. آن‌طور که «جورج فریدمن» می‌گوید، تنها به حملات جراحی‌گونه اکتفا می‌کند، آن هم بیشتر با هواپیمای بدون سرنشین و …

 

چه چیز این دوران شبیه آن دوران است که ایران مجبور شود رفتاری شبیه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تکرار کند؟ این موضوع اصلا ربطی به شخص رئیس‌جمهور ندارد. حق غنی‌سازی اورانیوم در چارچوب ان‌پی‌تی حق ملت ایران است نه حق دولت ایران. این ملت ایران است که طی دهه‌های آتی باید از این انرژی استفاده کند نه صرفا دولت ایران. بنابراین دولت برآمده از این ملت وظیفه دارد حقوق ملت را تعقیب کند و حق ندارد که بر سر آنها سازش کند.

 

بی‌بی‌سی فارسی این روزها ضمن پوشش خبری مسائل انتخابات، به خیال‌پردازی و داستان‌نویسی هم روی آورده است. ظاهرا نویسندگان این رسانه در حال امتحان کردن استعدادهای خود هستند هرچند که بعضا حتی در خیال‌پردازی هم ناامیدکننده به‌نظر می‌رسند. نباید فراموش کرد که «ژول ورن» استفاده از الکتریسیته برای تولید برق و سفر انسان به ماه را پیش‌بینی کرده بود، اما پیش‌بینی‌کنندگان بی‌بی‌سی به‌نظر فاقد این دست هنرها هستند. در ضمن، اگر این دست نویسندگان به‌واقع خود را ایرانی می‌دانند، نباید فراموش کنند که استعداد ایرانی بالاخره در شرایط سخت راه برون‌رفت را پیدا می‌کند، بالاخص اگر این استعداد خود را با نیروی عمیق ایمان مذهبی ترکیب کند.

 

فارس تلاش می‌کند باز هم مخاطبان خود را در جریان رویکردهای بی‌بی‌سی فارسی قرار دهد.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=4107

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.