صلح خاورمیانه واژه ای است که به کرات از سوی محافل رسانه ای و سیاسی غربی، عربی و صهیونیستی به کار برده می شود. محور ادعایی آنها این است که برای تحقق صلح در خاورمیانه باید سازش میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها صورت گیرد. البته در ادبیات آنها واژگانی نظیر مسئله قدس، بازگشت آوارگان ...

صلح خاورمیانه واژه ای است که به کرات از سوی محافل رسانه ای و سیاسی غربی، عربی و صهیونیستی به کار برده می شود. محور ادعایی آنها این است که برای تحقق صلح در خاورمیانه باید سازش میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها صورت گیرد. البته در ادبیات آنها واژگانی نظیر مسئله قدس، بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن و خروج صهیونیست ها از سرزمین مادری فلسطینی ها معنایی ندارد و صرفاً گفت وگو بر اساس خواست صهیونیست ها تعریف شده است؛ امری که نمود آن را در دو دهه گذشته یعنی از زمان توافقنامه اسلو می توان مشاهده کرد که بر اساس آن آغاز هر مذاکره ای میان صهیونیست ها و فلسطینی ها برابر با حذف بخشی از حقوق ملت فلسطین بوده است.
هرچند که واهی بودن ادعای صلح خاورمیانه برای همگان آشکار است؛ اما این روزها بار دیگر زنجیره ای از فضاسازی های رسانه ای و سیاسی برای تکرار این امر آغاز شده است که در چند محور زیر به آن اشاره می شود.
الف) محور آمریکایی: آمریکایی ها برای اجرای روند سازش چند سناریوی همزمان را آغاز کرده اند. اولاً در حوزه فلسطین ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان برای آغاز مذاکرات سازش زمینه سازی می کند. تکرار ادعای ناتوانی اقتصادی تشکیلات خودگردان و ناچار بودن برای آغاز روند سازش به عنوان مولفه خروج از بحران اقتصادی، تشدید انتقادها از شهرک سازی صهیونیست ها و حتی مسئله اسرای در بند این رژیم برای نمایش تلاش برای احقاق حقوق فلسطینی ها، تبلیغات گسترده درباره دستاوردهای سیاسی با محوریت پذیرفته شدن فلسطین در سازمان ملل، سفرهای دوره ای به اروپا و کشورهای عربی با هدف نمایش دست برتر فلسطین در مذاکرات احتمالی و… از جمله این اقدامات است.
ثانیاً، در حوزه عربی نیز آمریکا متحدان عرب خود را به راه انداخته است که از آن جمله ادعای اتحادیه صلح عربی مبنی بر ارائه طرح جدید صلح خاورمیانه و نیز تحرکات اردن برای میزبانی نشست های احتمالی است.
لازم به ذکر است صهیونیست ها همواره طراح طرح ها بوده و آمریکا آنها را تکمیل و به اعراب ارائه کرده تا زمینه را برای اجرای آن فراهم سازند، لذا واژه «ابتکار عربی» معنا ندارد.
ثالثاً، اتحادیه اروپا محور دیگر تحرکات آمریکا است که در قالب انتقاد از شهرک سازی صهیونیست ها و اعلام حمایت مالی از تشکیلات خودگردان در صورت گرایش به روند سازش صورت می گیرد. هر چند که کشورهایی مانند آلمان، انگلیس و فرانسه ادعای اقدام مستقل در مقابل فلسطین را دارند؛ اما در نهایت در چارچوب سیاست آمریکا گام بر می دارند.
رابعاً، بخش مهم سیاست آمریکا از طریق مقامات این کشور اجرایی می شود. مهم ترین بخش آن سفر دوره ای «جان کری» وزیر امور خارجه جدید آمریکا به اروپا و غرب آسیا است که از محورهای آن را صلح خاورمیانه تشکیل می دهد. وی تلاش دارد تا چنان وانمود سازد که با ابتکار عملی گسترده راهی منطقه خواهد شد. نکته مهم آنکه وی برای باورپذیر ساختن این ادعا در میان افکار عمومی منطقه ابتکاراتی را نیز در دستور کار داشته است که ادعای رویکرد به مذاکره با ایران و نیز انتقاد از شهرک سازی های صهیونیست ها نمودی از آن است. وی چنین ادعا می کند که مطلقاً در کنار صهیونیست ها نیست و صرفاً به دنبال صلح است[!] در حالی که کارنامه وی سراسر حمایت از این رژیم جعلی است.
ب) محور صهیونیستی: رژیم صهیونیستی نیز که در شرایط نابسامان داخلی و خارجی قرار دارد توجهی خاص به طرح به اصطلاح صلح خاورمیانه دارد. بر این اساس، در هفته های اخیر آنها از یک سو زمینه را برای بیان مطالبات خود فراهم می سازند و از سوی دیگر برآنند تا برای افکار عمومی، خود را ناجی صلح معرفی کنند. در حوزه مطالباتی صهیونیست ها طرح هایی مانند طرح دو دولتی، کشور بدون سلاح در برابر کشور یهود را مطرح می سازند، در حالی که در تمام این ادعا اصولی نظیر عدم مذاکره درباره حق بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن، مسئله قدس و اسرای فلسطینی را مطرح می سازند. نکته مهم آنکه طرح هایی مانند کشور بدون سلاح در اصل به منزله واگذاری زمینی به فلسطینی ها است که در آن هیچ اختیاری ندارند و همچون یک استان در دل این رژیم قرار می گیرند. اصلاح کشور بدون سلاح یعنی نابودی کامل مقاومت و سلطه صهیونیست ها بر تمام فلسطین به بهانه تأمین امنیت دریایی، هوایی و زمینی.
در حوزه رفتاری نیز صهیونیست ها در کنار فضای تبلیغاتی اقداماتی نظیر معرفی «تزیپی لیونی» وزیر امور خارجه اسبق صهیونیست ها – که دیدگاهی معتدل دارد و در گذشته توانسته بود ارتباطاتی با برخی کشورهای عربی نظیر قطر برقرار سازد- به عنوان نماینده این رژیم در مذاکرات سازش را صورت داده اند.
اهداف سازشکاران
صهیونیست ها و آمریکایی ها از آغاز دوباه روند سازش مجموعه ای از اهداف قدیمی و جدید را پیگیری می کنند که از آن جمله عبارتند از:
به شکست کشاندن آشتی ملی فلسطینی ها و درگیر ساختن فلسطینی ها با یکدیگر به جای مبارزه با صهیونیست ها، انحراف افکار عمومی از چالش های داخلی صهیونیست ها و روند اشغالگری آنها به گونه ای که نه تنها اشغالگری و شهرک سازی آنها متوقف نخواهد شد، بلکه آنها در لوای روند سازش به تثبیت اشغالگری خود می پردازند، معطوف ساختن افکار عمومی منطقه و جهان به روند سازش و غفلت آنها از مسائل مهمی نظیر محاصره غزه و اشغالگری صهیونیست ها در قدس و عدم تحقق اصل بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن، دور ماندن ملت های منطقه از تحولات مهمی نظیر تلاش غرب برای مقابله با جبهه مقاومت و استمرار سلطه بر منطقه، ترمیم چهره آمریکا در میان افکار عمومی جهان به عنوان ناجی صلح چنانکه واشنگتن همزمان از دیپلماسی در برابر ایران و چین و روسیه سخن گفته است، توجیه همراهی کشورهای مرتجع عربی با غرب با ادعای حمایت از فلسطین، خارج ساختن صهیونیست ها از انزوای منطقه ای و جهانی، تخریب جایگاه جهانی فلسطین به نام ملتی که دست از مقاومت کشیده و به سازشکاری روی آورده و… بخش هایی از اهداف احیاگران روند سازش در منطقه است.
در نهایت می توان گفت که اقدامات اخیر آمریکا و صهیونیست ها با همراهی تشکیلات خودگردان فلسطین و کشورهای مرتجع عربی نه برای احقاق حقوق فلسطینی ها بلکه برای نابودی آن است، چرا که تجربه نشان داده است که مقاومت تنها گزینه برای احقاق حقوق فلسطینی ها است که نمود آن را در جنگ ۲۲ روزه و ۸ روزه غزه می توان مشاهده کرد، در حالی که سازشکاری همانند خنجری بر پیکر فلسطین همواره به جدایی بخشی از پیکره فلسطین منجر شده است.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=3150

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.