یکی از کهنه کاران در عرصه سیاست ورزی آمریکا در سال ۱۳۸۸ گفت، اوباما در همین شش ماه اول ریاست جمهوری اش، دچار بزرگ ترین اشتباه راهبردی اش شد. او ماه ها تلاش کرد تا با شعار تغییر، اعتماد ایرانیان را به دست آورد، لکن با قرارگرفتن در کنار اغتشاشگران در تهران، به همه شعارها ...

یکی از کهنه کاران در عرصه سیاست ورزی آمریکا در سال ۱۳۸۸ گفت، اوباما در همین شش ماه اول ریاست جمهوری اش، دچار بزرگ ترین اشتباه راهبردی اش شد. او ماه ها تلاش کرد تا با شعار تغییر، اعتماد ایرانیان را به دست آورد، لکن با قرارگرفتن در کنار اغتشاشگران در تهران، به همه شعارها و حرف های پیشین خود در برابر ایران پشت پا زد. حال باید از اوباما پرسید با این سابقه و فشارهای به تعبیر خودش بی سابقه در حوزه های تحریم علیه ایران، چگونه از صداقت در مذاکره سخن می گوید؟

پیارم به نقل از بصیرت:«به نظرم این صادقانه است که بگوییم ما خواهان مذاکره با ایران هستیم و در صورتی که ایران نیز درباره حل این موضوع جدی باشد، احتیاط ها یا پروتکل های دیپلماتیک ما را محدود نخواهد کرد.» جملات بالا، اولین اظهارات رسمی و جدی اوباما پس از انتخاب مجدد وی به ریاست جمهوری ایالات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران است. پس از انتخاب دوباره اوباما، بحث های قابل توجهی در رسانه ها مبنی بر احتمال تغییر رویکرد در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران مطرح شده است. برجسته ترین این بحث ها، اعلام مواضعی از سوی شخص اوباما در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در این راستا است. رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی، از تلاش های دیپلماتیک جدید برای حل و فصل موضوع هسته ای ایران سخن گفته و بر این نکته تأکید می کند که هنوز برای انجام کارهای دیپلماتیک در این عرصه زمان وجود دارد. وی علاقه خود را اینگونه بیان می دارد: «در رابطه با ایران، من بسیار مایلم که شاهد حل و فصل مسئله از راه دیپلماتیک باشم.» اوباما در حالی از حل و فصل دیپلماتیک موضوع هسته ای سخن گفته و از صداقت خود در مذاکره با ایران می گوید که به اعتراف خودش، شدیدترین تحریم ها در تاریخ را علیه ملت ایران به اجرا گذاشته است. رئیس جمهور آمریکا از یک طرف در این مصاحبه بر حق ایرانیان برای برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای صحه می گذارد و از طرف دیگر می گوید، اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته ای دست یابد او می گوید: «باید راهی باشد که آنها بتوانند از انرژی صلح آمیز هسته ای برخوردار شوند و در عین حال، به تعهدات بین المللی خود وفادار بوده و تضمین های روشنی به جامعه جهانی بدهند، مبنی بر اینکه در پی سلاح های هسته ای نیستند.»

در این خصوص دو نکته اساسی قابل توجه است:

۱- تعهدات بین المللی ایران

همه کشورها و از جمله ایران باید خود را متعهد بداند که در مسیر صلح، ثبات، آرامش و امنیت بین المللی حرکت کند و از هیچ کوششی در این راستا دریغ نورزد. کشورها به لحاظ تعهداتی که دارند نباید به انجام اقداماتی روی آورند که این اقدامات، بر هم زننده صلح و امنیت جهانی باشد. در موضوع هسته ای، همه کشورها باید در چارچوب معاهده ان پی تی حرکت کرده و فعالیت های آنان باید تحت کنترل و نظارت آژانس باشد. حال سوال این است که در این امور مهم، ایران به تعهدات بین المللی خود پایبند است یا آمریکا؟ ایران طی دهه های اخیر با لشکرکشی و به راه انداختن جنگ ها و اشغال کشورها، صلح و امنیت جهانی را برهم زده یا آمریکا؟ ایران با انباشت سلاح های مرگبار هسته ای و به کارگیری آن، امنیت ملت ها را مخدوش کرده یا آمریکا؟ فعالیت های هسته ای ایران تحت نظارت آژانس است یا آمریکا؟ و در نهایت، جامعه جهانی نگران برهم خوردن صلح و امنیت جهانی از ایران است یا از ناحیه آمریکا و متحدان او مانند رژیم صهیونیستی که مردمان بی گناه غزه را به خاک و خون کشیده است؟ ملت های مسلمان و محروم و مستضعف جهان و از جمله ملت های آمریکا و کشورهای اروپایی، اکنون از نظام اسلامی تنفر دارند یا از حاکمان نظام سرمایه داری در غرب؟

۲- صداقت اوباما برای مذاکره با ایران

از سال ۱۳۵۸که آمریکایی های مغرور و خودبرتربین رابطه شان را با جمهوری اسلامی ایران قطع کردند، ملت ایران از این قطع رابطه نه تنها ناراحت نشد،بلکه از آن نیز استقبال کرد. آمریکایی ها با این تصور قطع رابطه کردند که ایران بدون آمریکا امکان بقا و حیات ندارد بیش از سه دهه از آن دوران می گذرد و ملت ایران بدون آمریکا، با سرعت در مسیر پیشرفت در حال حرکت است. در سال های اخیر، آمریکایی ها متوجه این معنا شده اند که نداشتن رابطه با ایران خسارت های فراوانی برای آنان در پی داشته است. اکنون آمریکایی ها در پی مذاکره و رابطه با ایران بوده و لکن هیچ تغییری در خوی استکباری خود نداده اند. آنان با راهبرد فشار- مذاکره، می خواهند خواسته های خود را به ملت ایران تحمیل کنند. ملت ایران دست آمریکایی ها را خوانده و به آنها اعتماد ندارد. در این فضا است که اوباما از صداقت در مذاکره سخن می گوید واقعاً اوباما می خواهد صداقت به خرج دهد؟ آیا او حقوق هسته ای ملت ایران را به رسمیت می شناسد؟ آیا او و دیگر سیاستمداران آمریکایی، تمامی نگرانی های شان از فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران، به دستیابی کشورمان به سلاح هسته ای خلاصه می شود؟

برای یافتن پاسخ این پرسش ها، ملت ایران کار سختی پیش روی ندارد چون از حافظه قوی برخوردار است. اگر به چهار سال پیش برگردیم، اساساً آقای اوباما با شعار تغییر روی کار آمد و در تبیین این شعار بیشترین تمرکز را در سیاست خارجی آمریکا، بر روی موضوع ایران داشت. اوباما گفت، می خواهد به سردی روابط بین دو کشور پایان دهد و برای این منظور بیان داشت که دست هایش را به سوی ایرانیان دراز می کند و امیدوار است که ایرانیان با مشت پاسخ او را ندهند اوباما در آن زمان طوری سخن گفت که اینجا برخی ها تصور کردند که وی یک استثنا در کاخ سفید است و حتماً دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا را با مجموعه ای از اقدامات اعتمادآفرین فرو خواهد ریخت و به ملت ایران نشان خواهد داد که آمریکای جدید، در مسیر آدم شدن و دوری جستن از خلق و خوی استکباری حرکت می کند. اما در همان دوران، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، از این سخنان به عنوان حرکت های تاکتیکی یادکردند و فرمودند، در زیر این دست کش های مخملی، پنجه های آهنی قرار دارد بودند کسانی که در این امر تردید کرده و با خوش خیالی، حضور اوباما در کاخ سفید را به عنوان یک فرصت برای ایران ارزیابی می کردند هنوز نیم سال اول حضور اوباما در کاخ سفید به سر نیامده بود که حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ در ایران رخ داد و انقلاب اسلامی با فتنه ای عمیق مواجه شد، ناآرامی ها و اغتشاشات در تهران، زمینه ای شد برای فرو افتادن نقاب از چهره آقای باراک اوباما و عریان شدن پنجه های آهنی که در زیر دستکش های مخملی مخفی شده بود به ناگاه اوباما خود را در کنار براندازان و اغتشاشگران قرار داد و برای آنان اشک ریخت و تهاجم به مواضع نظام اسلامی در برابر این حوادث را آغاز کرد. زمانی نگذشت که خانم هیلاری کلینتون از نقش های حمایتی ایالات متحده از فتنه گران، به ویژه کمک های مالی پرده برداشت. آنان با یک اشتباه راهبردی چهره عریان کردند. اشتباه آنان در این محاسبه غلط بود که گمان می کردند، فتنه عمیق داخلی در ایران، عمر جمهوری اسلامی را در سال ۱۳۸۸پایان خواهد داد بر این اساس، دیگر نیازی نمی دیدند که بخواهند نقش بازی کرده و تظاهر به تلاش برای تغییر رفتار کنند. جمهوری اسلامی، فتنه و فتنه گران را مدیریت کرد و با آشکار شدن استحکام نظام اسلامی در پی حادثه عظیم و حماسی نهم دی ماه، اوباما متوجه اشتباه فاحش خود شد، اما کار از کار گذشته بود و پنجه های آهنین و خونین آشکار شده بود. به همین دلیل، یکی از کهنه کاران در عرصه سیاست ورزی آمریکا در سال ۱۳۸۸ گفت، اوباما در همین شش ماه اول ریاست جمهوری اش، دچار بزرگ ترین اشتباه راهبردی اش شد. او ماه ها تلاش کرد تا با شعار تغییر، اعتماد ایرانیان را به دست آورد، لکن با قرارگرفتن در کنار اغتشاشگران در تهران، به همه شعارها و حرف های پیشین خود در برابر ایران پشت پا زد. حال باید از اوباما پرسید با این سابقه و فشارهای به تعبیر خودش بی سابقه در حوزه های تحریم علیه ایران، چگونه از صداقت در مذاکره سخن می گوید؟

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=2341

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.