سیره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را مرور می کنیم، پیامبرى که خداى متعال او را مدح کرده، پیامبرى که خدا او را به آسمان‏ها برده و جایگاه ملائکه را به قدوم او مبارک گردانیده است. پیامبرى که مرکب آسمانى، او را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصى برد.   «سبحان ...


 

حضرت محمد

سیره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را مرور می کنیم، پیامبرى که خداى متعال او را مدح کرده، پیامبرى که خدا او را به آسمان‏ها برده و جایگاه ملائکه را به قدوم او مبارک گردانیده است. پیامبرى که مرکب آسمانى، او را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصى برد.

 

«سبحان الّذى اسرى بعبده لیلًا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى» (سوره اسراء، آیه ۱)

پیامبرى که جهانى از عاطفه است و گاهى در امور عادى و پیش پا افتاده چنان مهر و عاطفه نشان مى‏دهد که به راستى انسان را مبهوت مى‏کند: به هنگام وضو مى‏بیند که گربه‏اى تشنه به آب نگاه مى‏کند، وضو را قطع مى‏کند و آب را نزد گربه مى‏گذارد.

با دشمن محکم‏تر از کوه و با دوست نرم‏تر از آب است؛ در گذشتن از حق شخصى‏ خود، از سرسخت‏ترین دشمن خود به راحتى مى‏گذرد، ولى در مقام اجراى قانون به قدرى قاطع است که سوگند یاد مى‏کند: اگر دخترم هم خلافى کند او را با حدود الهى ادب مى‏کنم.

در زمانى که کمتر کسى خواندن و نوشتن مى‏دانست، فرمود: «طلب العلم فریضه على کلّ مسلم و مسلمه» (بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۶۸) و هنوز با گذشت چهارده قرن، درباره اهمیت علم شعارى رساتر از این شعار نیامده است.

در زمانى که به خاطر کشته شدن یک نفر از یک قبیله، تمام افراد آن قبیله به خونخواهى قیام مى‏کردند و چندین نفر از قبیله قاتل را بى‏گناه مى‏کشتند و بى رحمى در حدّ اعلاى خود بود، در چنین شرایطى پیامبر مکرم اسلام صلى الله علیه و آله دستور مى‏دهد که اگر کسى حیوان خود را – گرچه در سفر مکه – آزار دهد گواهى آن شخص از اعتبار مى‏افتد. زیرا کسى که حیوان را خسته کرده، قساوت قلب دارد و قبول شهادت از چنین کسى نارواست.

سخن ما درباره کسى است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد. و از سوى دیگر اگر برده‏اى او را براى غذاى ساده‏اى در فاصله دورى دعوت مى‏کرد مى‏پذیرفت. در عظمت او همین بس که براى سفر آسمانى‏اش بُراق و مرکب آسمانى حاضر مى‏شد، امّا فروتنى‏اش تا آنجا بود که بر الاغ بى‏جهاز سوار مى‏شد

آرى، این دستورات و لطفى که در آنها موج مى‏زند رمز حیات آن ملت مرده شد: «دعاکم لمایحییکم» (سوره انفال، آیه ۲۴)

بى جهت نیست که خدا مى‏فرماید: «من یطع الرسول فقد اطاع اللّه» (سوره نساء، آیه ۸۰)

هرکه از پیامبر صلى الله علیه و آله اطاعت کند در حقیقت از من اطاعت کرده است.

«و ما ینطق عن الهوى» (سوره نجم، آیه ۳) او از روى هوا و هوس، چیزى نمى‏گوید.

«انک على صراط مستقیم» (سوره زخرف، آیه ۴۳) او بر راه مستقیم است.

معراج

مگر مى‏توان در مقاله‏اى مختصر، اخلاق کسى را منعکس کرد که خداوند متعال درباره‏اش فرموده است: «انّک لعلى‏ خلُق عظیم» (سوره قلم، آیه ۴) تو بر خلق بزرگى هستى.

چه بگویم درباره کسى که تولدش شعله‏هاى آتشکده فارس را خاموش کرد و بعثتش شعله‏هاى فساد را. تولّدش پایه‏هاى کاخ کسرى را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.

سخن ما درباره کسى است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد. و از سوى دیگر اگر برده‏اى او را براى غذاى ساده‏اى در فاصله دورى دعوت مى‏کرد مى‏پذیرفت. در عظمت او همین بس که براى سفر آسمانى‏اش بُراق و مرکب آسمانى حاضر مى‏شد، امّا فروتنى‏اش تا آنجا بود که بر الاغ بى‏جهاز سوار مى‏شد.

پیامبر صلى الله علیه و آله، قرآن مجسم بود. این کلام را شیعه و سنى از همسر پیامبر، نقل کرده‏اند: «کان خلقه القرآن» (شرح ابن ابى‏الحدید، ج ۶، ص ۳۴۰؛ سنن‏النّبى، علّامه طباطبایى، ص ۵۶)

و در عظمتش باید بگوییم: جبرئیل از طرف خدا به او سلام مى‏رساند و در تواضعش باید بگوییم: به کودکان مکه سلام مى‏کرد.

نزدیک‏ترین فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است که تنها درباره او این آیه نازل شده است: «ثم دنى فتدلّى» (یعنى نزدیک‏تر و نزدیک‏تر شد) و نیزخداوندى که دنیا را اندک و قلیل مى‏شمرد: «متاع الدنیا قلیل»، خُلق پیامبر را عظیم مى‏داند: «انّک لعلى خلق عظیم»

به هنگام سجده، پیشانى و قلب خود را تسلیم خدا مى‏کرد و در همان حال، اگر کودکان خانه بر پشت او سوار مى‏شدند، آن حضرت سجده را طولانى مى‏کرد تا بازى بچه‏ها بر هم نخورد.

اللّه اکبر! در یک لحظه، هم با خداى هستى به راز و نیاز مشغول بود و هم بازى کودکان را پاس مى‏داشت و مهر و عاطفه نسبت به آنان را از دست نمى‏داد …. دنیا باید این احترام به کودک را مشاهده کند و از شعارهاى بى محتواى خود براى حقوق انسان و زن و کارگر و کودک شرمنده شود .

ابعاد شخصیّت آن عزیز را نمى‏توان نوشت، نمى‏توان گفت و نمى‏توان تصور کرد.

در فوت کودکش ابراهیم اشک مى‏ریخت ولى هرگز سخنى برخلاف حق نمى‏گفت. براى کودکان اصحاب مسابقه ترتیب مى‏داد و براى برنده مسابقه، جایزه تعیین مى‏کرد. اما چه مسابقه‏اى؟ مسابقه‏اى که اسب‏سوار و تیرانداز آن فردا براى دفاع از مکتب و مبارزه با ستمگر به کار آید، نه مسابقه‏اى که دردى از جامعه دوا نکند و گرهى را نگشاید. امّا چه جایزه‏اى مى‏داد؟ درخت خرما، که از چوب و برگ و میوه و سایه‏اش استفاده کنند (جایزه‏اى تولیدى نه مصرفى) .

آری، نزدیک‏ترین فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است که تنها درباره او این آیه نازل شده است: «ثم دنى فتدلّى» (سوره نجم، آیه ۸) (یعنى نزدیک‏تر و نزدیک‏تر شد) و نیزخداوندى که دنیا را اندک و قلیل مى‏شمرد: «متاع الدنیا قلیل» (سوره نساء، آیه ۷۷)، خُلق پیامبر را عظیم مى‏داند: «انّک لعلى خلق عظیم» (سوره قلم، آیه ۴)

ما فراموشکاریم، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: «سنقرئک فلا تنسى» (سوره اعلى، آیه ۶)

منبع:تبیان

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=2005

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.