روزنامه انگلیسی فاینشنال تایمز مینویسد: «تحریم نفتی هم در صورت کارساز بودن و هم در صورت شکست خوردن ایدهی بدی است. اگر این ایده کارساز باشد، متحدان آمریکا مجازات شده و برخی از کشورهای به لحاظ اقتصادی آسیبپذیر مانند یونان درست در شرایطی که قادر به تهیه حداقل میزان نفت هستند، از قطع آن صدمه ...
روزنامه انگلیسی فاینشنال تایمز مینویسد: «تحریم نفتی هم در صورت کارساز بودن و هم در صورت شکست خوردن ایدهی بدی است. اگر این ایده کارساز باشد، متحدان آمریکا مجازات شده و برخی از کشورهای به لحاظ اقتصادی آسیبپذیر مانند یونان درست در شرایطی که قادر به تهیه حداقل میزان نفت هستند، از قطع آن صدمه خواهند دید. اگر هم این طرح پیروز شود و صادرات ایران واقعاً متوقف شود، قیمت نفت افزایش یافته و دنیا را غرق در رکود مجدد میکند.»
پیارم به نقل از بصیرت:تحریمهای اقتصادی به عنوان نهایت تلاش جبهه غرب برای مهار قدرت جمهوری اسلامی ایران، همواره همراه با اعمال فشارهای سیاسی آمریکا در برابر ج.ا.ا بوده است. این تحریمها، تحت تاثیر سیر تحولات جمهوری اسلامی ایران، منطقه، توازن قوای جهانی و سیر تحولات جامعه آمریکا با فراز و نشیبهای متعددی همراه بوده است. بررسی کوتاه تاریخچه این تحریم نمایانگر بغرنجی این پدیده و عوامل متعددی است که بر آن تاثیر گذاشتهاند.ارزیابی عملکرد تحریم اقتصادی آمریکا مستلزم بررسی تاثیرات اقتصادی و سیاسی این پدیده بر جامعه ایران از یکسو و جامعه آمریکا از سوی دیگر است. همچنین، موفقیت و کارآمدی سیاست تحریم به اهداف تحریم، تناسب اهداف مزبور با ساختار تحریم ها، میزان حمایت جامعه جهانی از تحریمها و ساختار سیاسی جامعه ایران نیز بستگی دارد. تحریم اقتصادی ایران را هنگامی میتوان برای آمریکا یک انتخاب موجه دانست که نه تنها منافع آن بیشتر از هزینههای آن باشد، بلکه نسبت منافع بر هزینههای آن در مقایسه با سایر گزینهها و سیاستها نیز بیشتر باشد.با ارزیابی این تحریمها روشن خواهد شد که جبهه مخالف ایران در حالی به کارآمدی تنها حربه خود در جدال با ایران، یعنی گزینه تحریم، امید بسته است که جمهوری اسلامی با راهکارهای عینی و عملیاتی از آن عبور میکند. بخش زیادی از تحریمهای ذکر شده، بیشتر مربوط به فعالیتهای دفاعی، موشکی و هستهای ایران است. این موارد، بیشتر به توسعه علمی و تکنولوژیکی ایران مربوط میشود و بخش دیگر از آن به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم برمیگردد.
۱- ارزیابی بخش موشکی و هستهای؛ در بخش پیشرفت ایران در زمینه موشکی و هستهای باید گفت این پیشرفت تا حد زیادی بر توانمندیهای بومی و فارغ از سلطه قدرتهای بزرگ استوار است. ایران هماکنون دانش غنیسازی اورانیوم را تا تکمیل چرخه نهایی آن کسب کرده و در تولید قطعات مهم این فناوری هم خودکفا شده است. دانش موشکی ایران نیز بومی است و بر مبنای آن، تولید انبوه نیز شکل گرفته است تا جایی که جمهوری اسلامی اکنون به ۴۵ کشور جهان، تولیدات نظامی صادر میکند. استفاده دو منظوره از صنایع نظامی (تولیدات غیر نظامی توسط این صنایع) نیز از جمله پیشرفتهای بومی کشور محسوب میشود. همه این پیشرفتها در موقعیتی حاصل شده که کشور در تحریم بوده است. پس می توان به تجربیات ایران در دورزدن و خنثی کردن تحریمها در حوزههای مختلف همانند تحریم های بخش نظامی که در زمان دفاع مقدس اتفاق افتاد و تحریم های قطعنامههای هسته ای امید بست.
۲- ارزیابی حوزه نفت و انرژی ؛ در بخش تحریم حوزه نفت و انرژی باید گفت شرکتهای جایگزین زیادی هستند که برای فعالیت در حوزه انرژی ایران اشتیاق فراوانی دارند. رشد شدید نیاز جهانی به نفت و گاز طبیعی و نیز نیاز جهان به تنوع بخشی به مبادی وارداتی نفت و گاز طبیعی، میتواند سبب توجه سرمایهگذاران خارجی به کشورمان در جهت توسعه در حوزه انرژی شود. نیاز شدید چین به انرژی، در نقض تحریمها علیه ایران نقش تعیینکنندهای داشته است؛ بهگونهای که «رابرت آینهورن»، مشاور ویژه کنترل تسلیحاتی وزارت خارجه آمریکا، با ابراز نگرانی از این موضوع گفت: «شرکتهای چینی در سرمایهگذاری خود در بخش نفت و گاز ایران «تهاجمی» عمل میکنند و تحریمهای بینالمللی و یکجانبه، رفتار چینیها در قبال ایران را تغییر نداده است».در این رابطه بعد از اعلام تحریمهای مضاعف علیه ایران از سوی غرب، وزارت خارجه چین طی یک بیانیه رسمی، از روابط اقتصادی خود با ایران دفاع کرد. در اوج تحریمها بر اساس اعلام رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، روابط اقتصادی ایران با چین در سال ۸۸ به ۲۵ میلیارد دلار و در سال ۸۹ به ۲۶ تا ۲۷ میلیارد دلار رسید. امروز سطح مبادلات به بیش از ۴۰ میلیارد دلار رسیده و برنامه هایی برای ارتقای آن به سقف ۱۰۰ میلیارد در دستور کار دو طرف قرار گرفته است. این سطح از مبادلات تنها با یکی از شرکای تجاری در خنثیسازی تحریم های غربی بسیار موثر بوده است.روزنامه صهیونیستی جروزالمپست در یادداشتی در همین رابطه نوشت: «تحریمهایی که از سوی سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران به تصویب میرسند، بیشتر به حرف میمانند و به مرحله عمل نمیرسند. بزرگترین ایراد این تحریمها آن است که مورد حمایت تمامی کشورها قرار نمیگیرند، به طوری که در برخی موارد، کشورهایی مانند ونزوئلا، سوریه و حتی در این اواخر، ترکیه، با این تحریمها مخالفت کردند. حتی برخی کشورها نیز که از لحاظ فکری، با صدور تحریم علیه ایران مخالفتی ندارند؛ اما دارای مشترکات اقتصادی و ژئوپلتیکی متعددی با ایران هستند، به همین دلیل به مناسبات خود با ایران ادامه دادهاند. این کشورها شامل روسیه، کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین و دیگر کشورهای شرق آسیاست».
۳- ضرر شرکتهای اروپایی از تحریمهای ایران؛ پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی بلومبرگ نیز با اشاره به ضرر شرکتهای اروپایی از تحریمهای ایران گزارش داد: «تحریمهای ایران موجب عمیقتر شدن روابط این کشور با چین شده است و فرصت مناسبی را نیز برای روسیه به وجود آورده است». بر این مبنا، منابع رسانهای غرب معتقدند شرکتهای اروپایی نیز از راههای مختلف سعی میکنند تا از زیر بار مقررات تحریمی علیه ایران فرار کنند. از آنجا که ایران، مهمترین بازار صادراتی شرکتهای آلمانی در منطقه خاورمیانه است، شرکتهای این کشور نگرانی شدیدی از اعمال تحریمهای جدید دارند. میزان صادرات این شرکتها در سال گذشته به ایران ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون یورو بوده است که نسبت به سال قبل ۲۰درصد افزایش یافته است و به گفته برخی کارشناسان، بیش از ۴۰ هزار فرصت شغلی به صورت غیر مستقیم با تجارت آلمان و ایران در ارتباط هستند. سایر شرکتهای فراملیتی اروپایی نیز با وجود سختگیری دولتهای آنان، حاضر نیستند بازار جذاب ایران را رها کنند.
روزنامه صهیونیستی جروزالم پست با اشاره به ناکارآمدی تحریمها علیه ایران، از نقض تحریم از سوی سوئیس ابراز نگرانی کرده، مینویسد: «بدتر از همه، رفتار برخی از کشورهای دموکراتیک مانند سوئیس است. دقیقاً همان زمانی که قدرتهای غربی تحریمهای خود را بر ضد ایران تشدید کردند، شرکت «ایجیال» سوئیس با کمکهای خود به ایران، این تحریمها را به بیانیههایی توخالی تبدیل کرد. امضای قرارداد این شرکت با ایران برای واردات بیش از ۵ میلیارد متر مکعب گاز در سال، نهتنها لغو نشد بلکه با طرح احداث یک خط لوله برای انتقال گاز از طریق ترکیه، با سرعت تمام ادامه دارد.»
همچنین هماکنون ۵۰۰ شرکت هلندی در ایران فعالیت میکنند که میزان سرمایهگذاری آنها در زمینه گل و گیاه بیش از ۴۰۰ میلیون یورو است. سایر شرکتهای اروپایی نیز سعی میکنند به گونههای مختلف راه سرمایهگذاری در ایران را بیابند. حتی بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، صادرات آمریکا به ایران سه برابر شده است. نکته طنز تحریم ایران اینجاست که پایگاه اینترنتی شبکه خبری فاکسنیوز آمریکا گزارش داد: «نادیده گرفتن تحریمهای ایران از سوی شرکتهای خارجی بهگونهای است که حتی شرکتهای پیمانکاری دولت آمریکا نیز به این اقدام مبادرت کردهاند». فاکسنیوز نوشت: «از جمله شرکتهایی که تحریمهای جدید علیه ایران را نادیده گرفتهاند، شرکت کشتیرانی «مائرسک» (Maersk) و شرکت «کوماتسو» (Komatsu) تولیدکننده تجهیزات ساختمانسازی است که با ادامه همکاریهای خود با ایران، تحریمهای آمریکا علیه این کشور را زیر پا گذاشتهاند.»
همه این مسائل باعث شده تا سرمایهگذاری مستقیم خارجی در اقتصاد ایران ۸۶ درصد افزایش یابد. به گزارش روزنامه آمریکایی «سانفرانسیسکو کرانیکال» در بین ۲۲ کشوری که اهمیتی به تحریمهای آمریکا و اروپا علیه ایران نمیدهند، کشورهایی مثل روسیه، چین، ترکیه و بلاروس دیده میشوند. علاوه بر اینها هر کشوری با غرب در مقوله تحریم همراهی کرد، ضررهای زیادی به اقتصادش وارد ساخت. برای نمونه، می توان به کشور امارات اشاره کرد. در همین رابطه نشریه عربین مانی در گزارشی از قول صندوق بینالمللی پول نوشت: «تحریمهای ایران به ضرر اقتصاد دبی تمام شد. این کشور با بدهی۳۱ میلیارد دلاری در سال۲۰۱۱ در همراهی غرب علیه ایران در بحث تحریمها آسیب زیادی دید». (خبرگزاری فارس ۲۰/۱/۹۰)
۴- تأثیر نامطلوب تحریمها بر منافع آمریکا؛ بدون تردید در دنیای اقتصاد محور امروز، هر تحریم و اعمال محدودیتی برای یک کشور، سختی و تبعاتی به همراه دارد. برای ایران نیز که حجم تحریمها در حوزههای مختلف آن عملیاتی شد، تأثیرات جزئی و اختلالاتی در حوزههای صادرات، واردات، سرمایهگذاری و کمک مؤسسات مالی بینالمللی به جای گذاشت؛ به گونه ای که سرمایهگذاری در حوزه بالادستی نفت تا حدی آسیب دید، اما ایران با اصلاحاتی که در قوانین و تفسیر آنها بهعمل آورد، توانست سرمایهگذاری را در حوزه بالادستی نفت رونق ببخشد. اما آنچه آمریکا با این کار به دنبال آن بود که تحریمها در رفتار ایران تغییراتی ایجاد کند، به نظر بیشتر اندیشمندان و کارشناسان اقتصاد سیاسی موفق نبوده است. نتایج حاصل از مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته بر کارا نبودن تحریمها صحه گذاشته است. یکی از این منابع برجسته تحقیقی، کتاب «ارنست اچ. پریگ» به نام «احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریمها» (feeling Good or Doing Good with sanctions) است. نویسنده در این کتاب بهگونهای متقاعد کننده و مستدل نشان میهد که عموماً تحریمهای یکجانبه به اهداف مورد نظر خود نائل نمیشود؛ بلکه تأثیر نامطلوب بر منافع آمریکا به جا میگذارد.
ماحصل مطالعات مرکز راهبردی و بینالمللی مستقر در واشنگتن، مطالعات گستردهای است که در حوزه تحریمها و جایگزین مؤثر دنبال کرده که در گزارش پایانی آن آمده است: «برقراری ارتباط سازنده با کشورهایی که رفتارشان ناخوشایند است، اثربخشتر است و ضرر آن به منافع آمریکا کمتر از هنگامی است که ارتباطات اقتصادی و سیاسی از طریق تحمیل تحریمهای فراگیر یکجانبه قطع شده است.» مشابه همین تحلیلها از سوی مراکز و مؤسسات دیگر آمریکایی هم گزارش شده که تحریم یکجانبه آمریکا بر ایران بدون آنکه واقعاً ارزش داشته باشد، بازتاب نامطلوبی بر منافع آمریکا داشته است. محروم شدن شرکتهای آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران، بر موقعیت ژئوپلتیک آمریکا در آسیای مرکزی نیز تأثیر منفی داشته است. بیشتر تحلیلگران به این نتیجه رسیدهاند که کارایی تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد ایران ناچیز بوده پس در این صورت، منطق حکم میکند که آمریکا در جهت منافع خود، این تحریمهای یکجانبه را لغو کند. هرچند چشمانداز لغو این تحریمها از سوی آمریکا به دلیل نفوذ بالای لابی صهیونیستی در ساختار اقتصادی و سیاسی این کشور روشن نیست و تا زمانیکه بسیاری از قانونگزاران آمریکایی و نمایندگان کنگره که وامدار کمیته امور عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی(آپیک) هستند، لغو تحریمها بعید بهنظر میرسد.
بدون شک این سیاست خساراتی نیز بر اقتصاد ایران وارد آورده است. با این همه ارزیابی فوق حاکی از آن است که تحریم اقتصادی آمریکا در نیل به اهداف خود از موفقیت کمی برخوردار بوده است. علیرغم هزینه سنگینی که تحریم بر اقتصاد ایران تحمیل نموده، ج.ا.ا توانسته است به حیات خود ادامه دهد و از رشد اقتصادی نیز برخوردار باشد. تحریم اقتصادی آمریکا در زمینه تغییر رفتار رژیم و مهار رژیم نیز ناموفق بوده است . رفتار ج.ا.ا در عرصه هایی که برای آمریکا دارای بیشترین اهمیت میباشند، مانند مخالفت با رژیم صهیونیستی و برنامه صلح خاورمیانه تغییر نکرده است. در سایر موارد تغییر رفتار ج.ا.ا بیشتر ناشی از تحولات داخلی ایران بوده است تا تحریم اقتصادی آمریکا. تا آنجا که به مهار رژیم مربوط میشود، ج.ا.ا اکنون در آستانه کسب مراحل تاپ فنآوری هستهای برای تولید دانشهای مبتنی بر هستهای در سایر حوزه های صلحآمیز است.
علل ناکارآمدی تحریم ها علیه ایران
عدم موفقیت و ناکارآمدی سیاست تحریم اقتصادی آمریکا دارای عوامل متعددی است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱ـ چند گانگی اهداف تحریم و عدم تناسب ساختار تحریم ها با اهداف مورد نظر؛ اهداف تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا چندگانه و بعضا مبهم بودهاند. هدف این تحریم ها از یکسو مهار رژیم و جلوگیری از دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی و گسترش شبکه های تروریستی و از سوی دیگر تغییر رفتار رژیم در زمینه سیاست خارجی به ویژه مخالفت با رژیم صهیونیستی و صلح خاورمیانه، آمریکاستیزی و حمایت از گروه های تروریستی بین المللی بوده است. همچنین برخی از جناحهای حکومت آمریکا و نیروهای سیاسی ایران بر این باورند که سرنگونی ج.ا.ا و تغییر رژیم هدف ناگفته و غیر آشکار تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا بوده است. برخی از جناح های حکومت آمریکا همچنین خواستهاند تا از تحریم اقتصادی به عنوان ابزاری برای تغییر توازن قوا در عرصه سیاست داخلی ایران استفاده کنند. این اهداف با هم سازگاری لازم را نداشته، موجب ناهماهنگی ساختار تحریم ها با اهداف مورد نظر شده است.
۲ـ یک جانبه بودن تحریم ها؛ یک جانبه بودن تحریم و ناتوانی آمریکا در جلب حمایت سایر کشورها دلیل پایهای دیگرعدم موفقیت سیاست تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا است. این خود بدان دلیل است که آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، چین و روسیه در برابر ج.ا.ا دارای اهداف متفاوتی میباشند و ارزیابی آنها از خطرات و منافع ج.ا.ا یکسان نیست.
۳- موفقیت ایران در جایگزینی شرکای اقتصادی؛ ج.ا.ا در یافتن جانشین های مناسب برای کالاها و خدمات مورد تحریم موفق عمل کرد. شکست آمریکا در جلب حمایت سایر کشورها برای تحریم اقتصادی ایران موجب شده است تا ج.ا.ا بتواند برای کالاها، خدمات و بازارهای مورد نیاز خود جانشینهای مناسب بیابد و هزینه تحریم اقتصادی آمریکا را تحمل پذیر سازد.
۴ـ کم توجهی آمریکا به ساختار و ویژگیهای سیاسی ایران؛ آمریکاییها از وضعیت ساختار سیاسی حاکم بر ج.ا.ا اطلاعی ندارند و یا توجهی به آن نشان نمی دهند. لذا از پیشبینی واکنش جریان های سیاسی و مردم در مقابل اقدامات خود عاجز بوده و به دلیل رویکرد مادی به دنیا، قادر به درک روحیه اسلامی و انقلابی مردم برای ایستادگی در برابر استیلاطلبی زورمدارانه خود نیستند.
۵ـ همراه نکردن کاربرد تحریم با سایر راهکارها و ضعف کانالهای ارتباطی با ایران؛ هرگاه سیاست تحریم با ابزارهای دیگری مانند روابط دیپلماتیک همراه باشد غالبا موثرتر میباشد. سیاست آمریکا در برابر ج.ا.ا که عمدتا بر پایه تحریم اقتصادی متکی بوده، نتوانسته سیاست تحریم اقتصادی را همراه با ابزارهای دیگر بکار بندد تا از آن ترکیب موثری برای تاثیرگذاری بر ج.ا.ا بسازد. نبود یک دیالوگ موثر از یکسو، و شعار تغییر رژیم از سوی دیگر، سبب شد تا تحریم اقتصادی نتواند به صورت کاتالیزوری در جهت تغییر رفتار ج.ا.ا عمل نماید.
۶ـ تاثیرات سیاست داخلی آمریکا؛ علت دیگر شکست سیاست تحریم اقتصادی را میبایست در سیاست داخلی آمریکا جستوجو کرد. غالبا تدوین سیاست خارجی آمریکا، از جمله تحریم های اقتصادی، توسط ارگان های اجرایی حکومت رهبری میشود. در مورد تحریم اقتصادی ایران، به دلایل متعدد، از جمله خاطره گروگانگیری سفارت آمریکا، کنگره آمریکا به ویژه پس از سال ۱۹۹۱ به نحو فعالی در تدوین و پیشبرد سیاست تحریم اقتصادی ایران مشارکت نمود. به این ترتیب سیاست خارجی آمریکا در برابر ج.ا.ا به سیاست داخلی آن پیوند خورد و به ابزاری در رقابت سیاسی آمریکا تبدیل شد.
قدرت و حضور فعال گروه فشار و لابی صهیونیستی در صحنه سیاست آمریکا این روند را تقویت نموده است. در نتیجه این عوامل ، در نیمه دوم دهه ۹۰، هنگامیکه نیروهای موسوم به اصلاح طلب در صحنه سیاست ایران قدرت سیاسی را در دست داشتند و به اشکال مختلف در جهت بهبود سیاست خارجی ج.ا.ا به ویژه بهبود روابط با آمریکا تلاش میکردند ، دولت آمریکا بر خلاف انتظار به جای تشویق این روند سیاست تحریم سختتری را در برابر ج.ا.ا در پیش گرفت. این امر سبب شد تا سیاست تحریم اقتصادی توانایی خود را به عنوان کاتالیزوری برای تغییر رفتار رژیم تا حد قابل توجهی از دست بدهد.
۷- توانمندیها و قدرت چالشسازی ایران؛ غرب از توان چالشسازی ایران بر سر صدور خون سیاه شریانهای حیاتی اقتصادی و صنعتی خود آگاه است و علیرغم گرفتن پرستیژ ظاهری بین المللی دال بر بیتوجهی به تهدید ایران مبنی بر بستن تنها معبر عبور امن نفت خلیج فارس، حساب ویژهای را برای هشدار مسئولان کشور مبنی بر «اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد» باز نموده است. نشانه آن را در اختلاف کشورهای اروپایی با یکدیگر در خصوص لزوم و عدم لزوم اعمال این تحریمها بر نفت ایران می توان رصد کرد. به گونه ای که به غیر از فرانسه و آلمان، دیگر کشورهای اروپایی از ایده اعمال تحریم بر خرید نفت ایران حمایت نمیکنند و آن را به ضرر اقتصاد خود می دانند. ضمن اینکه ایران دارای توانمدی های بسیاری برای خنثیسازی تحریم ها و دور زدن آنها برخوردار است. و می تواند در خصوص تحریم بانکهای ایرانی دست به اقدام حقوقی هم بزند. آنچنانکه مقامهای وزارت خزانهداری انگلیس در نشستهای مشترک با مقامهای امریکایی اعلام کردهاند، ایران میتواند در مقابل تحریمهای اعمال شده علیه بانکها اقدام حقوقی کند، که البته متاسفانه تاکنون اقدام و تکاپوی مؤثر حقوقی در این زمینه در داخل دولت انجام نشده یا حداقل گزارش نشده است.
۸- ناکارآمدی تحریم؛ روایت روزنامه انگلیسی فاینشنال تایمز در زمینه ناکارآمدی تحریم نفتی و تحریم بانکی ایران توسط غربی ها نیز خواندنی است. این روزنامه مینویسد: «تحریم نفتی هم در صورت کارساز بودن و هم در صورت شکست خوردن ایدهی بدی است. اگر این ایده کارساز باشد، متحدان آمریکا مجازات شده و برخی از کشورهای به لحاظ اقتصادی آسیبپذیر مانند یونان درست در شرایطی که قادر به تهیه حداقل میزان نفت هستند، از قطع آن صدمه خواهند دید. اگر هم این طرح پیروز شود و صادرات ایران واقعاً متوقف شود، قیمت نفت افزایش یافته و دنیا را غرق در رکود مجدد میکند.»
بنابراین در جمعبندی مطلب باید توجه داشت که سیاست تحریم اقتصادی هنگامی مطلوب است که هزینه آن برای کشور تحریمشونده بسیار بیشتر از هزینه آن برای کشور تحریمکننده باشد. همچنین در موارد استراتژیک موفقیت تحریم میتواند برای کشور تحریم کننده دارای منافعی باشد که میبایست با احتساب احتمال های مربوطه در محاسبه هزینه – منافع تحریم منظور گردد. ارزیابی بالا حاکی از آن است که تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا در مجموع از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده است. گرچه این سیاست هزینه زیادی بر اقتصاد ایران تحمیل نموده، اما این هزینه آن چنان نبوده است که اقتصاد ایران را از پای درآورد.از سوی دیگر تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا، هزینه قابل توجهی را بر اقتصاد آمریکا نیز تحمیل کرده است. به عبارت دیگر، نسبت هزینهای که بر اقتصاد ایران تحمیل شده است، چندان بیشتر از هزینه تحمیل شده بر اقتصاد آمریکا نمیباشد، در عین آن که سیاست تحریم اقتصادی ج.ا.ا، به گونهای که تدوین و اجرا گردیده، درکسب منافع استراتژیک برای آمریکا نیز موفق نبوده است. و نکتهای مهمتر این که؛ ج.ا.ا همواره این گونه تهدیدات را به یک فرصت طلایی برای رشد و پیشرفت کشور، رسیدن به استقلال کامل، خودکفایی در غالب بخشهای تولیدی و ارتقاء قدرت ملی خود تبدیل کرده است. در واقع، بنا به اذعان دوست و دشمن، رشد و توسعه فزاینده جمهوری اسلامی ایران در این ۳۳ سال پس از انقلاب در عرصه های بزرگ علمی همچون؛ فنآوری صلحآمیز هستهای، علوم پیچیده ژنتیک، نانو، هوا و فضا، دیجیتال و … بعد از الطاف الهی، در سایه همین تحریمها به دست آمده است.
به نکات زیر توجه کنید