هر ملتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ کتکش را [هم‌] خورد؛ حتی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند. به گزارش پیارم به نقل از بلاغ، به روایت تاریخ، ...

هر ملتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ کتکش را [هم‌] خورد؛ حتی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.

مساله نفت، اعتماد به آمریکا و تجربه شکست

به گزارش پیارم به نقل از بلاغ، به روایت تاریخ، ملی‌شدن صنعت نفت به عنوان جنبشی برآمده از عمق خواسته‌های ملت، هرچند در برهه و مقطعی توانست ضربه‌ای بر روند غارت و چپاول منابع نفت ایران وارد آورد، اما به دلایل گوناگونی حفظ این دستاوردها ممکن نشد و آن‌چه که با هزینه‌های بسیار به دست آمده بود در چشم‌ برهم‌زدنی مضمحل شد و به کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تحکیم هرچه بیشتر استعمار خارجی و استبداد داخلی انجامید.

جامعه‌‌ی ایران با داشتن شرایط خاص تاریخی و برخورداری از ویژگی‌های فرهنگی مختص به خود در طول سالیان متمادی، آبستن تحولات و خیزش‌های سیاسی-اجتماعی گوناگونی بوده است. نهضت تحریم تنباکو، نهضت عدالت‌خانه و قیام مشروطه، جنبش ملی‌شدن صنعت نفت و در نهایت انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، برخی از مهم‌ترین حلقه‌های به‌هم پیوسته‌ی زنجیره‌ی قیام‌ها و حرکت‌های اجتماعی و اعتراضی مردم ایران در تاریخ معاصر بوده‌اند.

هرچند جنبش‌های سیاسی-اجتماعی مبتنی بر علل و بسترهای خاصی شکل می‌گیرند؛ اما می‌توان با نگاهی به زمینه‌ها و روند تاریخی آن‌ها در یک جامعه، به خطوط و محورهای مشترکی برای تحلیل‌شان دست یافت.

«جنبش ملی‌شدن صنعت نفت» نیز علاوه بر آن‌که بر مسأله‌ی چپاول و غارت منابع نفتی ایران توسط بیگانگان و مشخصاً انگلستان تمرکز داشت اما در مقیاسی کلان‌تر، حاصل انباشت مطالبات تاریخی ملت ایران و ساختار فرهنگی-اجتماعی خاص جامعه‌ی ایرانی بود.

بررسی علل پیروزی و شکست نهضت ملی‌شدن صنعت نفت می‌تواند به تجربه‌ی ملت ایران در مسیر تکاملی استقلال‌خواهی بیفزاید.

پس از لغو امتیاز نفتی دارسی بین ایران و انگلستان، قرارداد الحاقی گس – گلشاییان به منظور کشف و استخراج نفت از سوی شرکت‏ های نفتی انگلیسی منعقد شد.

پس از ارائه این قرارداد به مجلس برای تصویب نهایی، عده‌‏ای از نمایندگان مجلس و علما به ویژه آیت‌‏اللَّه کاشانی با آن مخالفت کردند اما با پافشاری‏‌های سپهبد رزم‏ آرا نخست وزیر پهلوی، این لایحه بار دیگر به مجلس ارائه شد و او که تصویب آن را مشکل یافت، قصد کودتا کرد. اما یک روز قبل از اجرای کودتا، به دست خلیل طهماسبی از گروه فداییان اسلام ترور شد. سرانجام با اوج گیری مخالفت‌ها، مجلس به ملی شدن صنعت نفت ایران، رأی مثبت داد و در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مقرر شد کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و بهره ‏برداری نفت در دست دولت قرار گیرد.

ملی‌شدن صنعت نفت با نخست‌وزیری مصدق شتاب بیشتری به خود گرفت و به عنوان اولویت نخست دولت در مسیر اجرا قرار گرفت و سرانجام در ۲۹ اسفند و با تصویب مجلس سنا، پیشنهاد ملی‌شدن صنعت نفت ایران قانونی شد.

پس از ملی شدن صنعت نفت بود که استبداد داخلی و استعمار خارجی بار دیگر به مثابه «دو لبه‌ی قیچی» وارد کارزار شده و با تشدید فشارها و سنگ‌اندازی‌ها علیه جنبش، به مانع‌تراشی در برابر تحقق خواست ایرانیان پرداختند و سرانجام این نهضت مردمی شکست خورد.

چرا ملی‌شدن صنعت نفت شکست خورد؟

محمد اکبرزاده کارشناس ارشد علوم سیاسی، در این خصوص گفت: نهضت ملی شدن صنعت نفت، تکرار تجربه انقلاب مشروطه بود، چرا که در هر دو نهضت ائتلاف روحانیون و روشنفکران به پیروزی انجامید و با بروز اختلاف و تفرقه زمینه شکست آنها فراهم شد و در هر مورد مداخله خارجی به عنوان عامل مکمل شکست کمک کرد.

وی ادامه داد: دومین علتی که باعث شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت گردید، مجموعه اقدامات دولت و به کارگیری افراد فاسد بود که باعث تفرقه در صفوف نهضت شد و هشدارهای آیت‌الله کاشانی نیز نتوانست مصدق را از این اقدامات منصرف کند.

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به دلیل سوم شکست نهضت، تاکید کرد: اعتماد بیش از حد مصدق به آمریکا یا به عبارت دقیق‌تر، تحلیل غلط از ماهیت اقدامات آمریکا در قبال نهضت، یکی از مهم‌ترین دلایل شکست نهضت بود که در نهایت با کودتای مرداد ۳۲ توسط آمریکا نهضت شکست خورد.

اکبرزاده خاطرنشان کرد: آمریکا ابتدا پشتیبان، میانجی‌گر و سپس برانداز نهضت ملی بود و علت این اقدامات این بود که آمریکا می‌خواست در نفت ایران برای خود سهمی دست و پا کند و تا آنجا که رقابت با انگلستان برای آمریکا در میان بود، جانب دکتر مصدق را داشت اما آنجا که مسأله شکست انگلیس به میان آمد، به نهضت پشت کرد و نه تنها کمک مالی نکرد، بلکه تحریم نفتی ایران را کاملا رعایت کرد و کودتای ۲۸ مرداد را نیز به راه انداخت.

وی تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب نیز در این خصوص فرمودند: «هر ملتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای این‌که بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایی‌ها متوسل شد؛ آمریکایی‌ها به جای این‌که به دکتر مصدق که به آن‌ها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند این‌جا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.»

مسأله نفت و تجربه شکست

سلمان کاظمیان، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی نیز در خصوص تاکید کرد: متاسفانه مصدق از تجربه انقلاب مشروطه عبرت نگرفت و با اقداماتی که انجام داد، باعث شکست نهضتی شد که برای آن خون ها داده شد.

وی ادامه داد: جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران با اشغال ایران شروع شد و با کودتای ۲۸ مرداد و اشغال دولت غاصب دست نشانده و قرارداد تحمیلی کنسرسیوم به اتمام رسید.

کاظمیان تصریح کرد: پس از سرنگونی مصدق و شکست نهضت ملی شاه با تقویت ارتش و تشکیل ساواک، اعدام نواب وسه تن از فدائیان اسلام، دستگیری آیت‌الله کاشانی و محاکمه مصدق و تبعید وی مجدداً بر قدرت خود افزود.

وی خاطرنشان کرد: آنچه در این میان برای ایرانی‌ها باقی ماند عبرت‌هایی است که ما باید از تاریخ بیاموزیم درس‌هایی که فراموشی آنها تجربه گران‌بهای تاریخی را برای ما تکرار خواهد کرد.

هرچه دشمن خواست، همان شد

این‌چنین بود که جنبشی برآمده از عمق خواسته‌ها و مطالبات تاریخی ملت، با موقع‌نشناسی خواص و نخبگان به قهقرا رفت و دستاوردهای حرکتی عمومی علیه استعمار و وابستگان داخلی آن به کیسه‌ی کنسرسیوم ریخته شد و دور جدیدی از فضای رعب و وحشت و اختناق در حکومت برآمده از کودتای آمریکایی- انگلیسی آغاز شد:

«پس از آن [کودتای ۲۸ مرداد]، دیکتاتوری محمدرضاشاهی به وجود آمد که ۲۵ سال این ملت زیر چکمه‌های دیکتاتوری او لگدمال شد و ملی شدن صنعت نفت هم در واقع هیچ و پوچ گردید؛ چون همان نفت را به کنسرسیومی دادند که امریکایی‌ها طراحی آن را کردند. هرچه دشمن خواست، همان شد.» [بیانات در دیدار مردم کاشان و آران و بیدگل‌ ۱۳۸۰/۸/۲۰]

در پایان باید گفت، این رویدادها و اتفاقات، تاریخ معاصر ماست و نباید از کنار آن به سادگی عبور کنیم و باید از آن به عنوان تجربه ای برای مستحکم کردن پایه های انقلاب اسلامی استفاده کنیم و بی‌جهت به استکبار جهانی اعتماد نکنیم که در طول تاریخ به اندازه کافی از آنها لطمه خورده‌ایم و با اهداف استکباری خود به بهانه‌های مختلف در طول تاریخ معاصر امتیازات لازم را از دولت مردان ایران گرفته‌اند و برهمه ما لازم است که مواظب عوامل خارجی و داخلی که به دنبال فرصت برای خیانت به ایران و تاراج آن هستند باشیم.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

لینک کوتاه :http://www.piyarom.ir/?p=61513

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.